وااای کلی خجالت کشیدم😂🤦🏻‍♀️😣😣 صفحه 6

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/22

تعداد پست: 5387

ایول خب پروتکل های بعداشتی و‌رعایت کردن همون پسر پولدارست😂😂😂😂تو‌رمانا لعنتیا یجور از صداشون تعر ...

🤦🏻‍♀️😂

هر گو*هی خوردی باز کنارت راه اومدم..رسوندیمون جایی ک‌ جایی رامون ندن..ته دلم خالی بود،ته دلت صابون زدم...رو فرم‌که اومدی کشیدی آروم آروم عقب..غریبه کردی خودتو هفتا رنگ شدی...سیگار دیدم دستت سیگار کشیدم که ترک کنی🚬گفتم رفیقمی واست ترمزم برید ..خودمو زده بودم به خاب مشکل ا تو نی..نه توام یکی مث همه که ا این رو اون رو میشه پلک‌ک میزنه...اصن نفهمیدم رفت جلد کی تنت ..انقد بریدم ازت ک دیگه کش نمیدمش...نمی‌ارزید به این همه پایین و بالا به اینکه ببازم این بازیو باهات، قدمات دیگه نیست سایز پام،حیف عوض شدیو نیس اینه بات،هرجا هستی خوش باشی داداش،با هرکی تو رگیته جفت باشی باهاش،ما که همیشه دعامون خیره ،یه معرفتی داریم که نی تف مالی بالاش...🤘🏻🌵☺️ به خودمم حال نمیده هر عقب مونده ای روم فاز بگیره..

1399/09/13

|

11:12

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/22

تعداد پست: 5387

یه سری دوران جهالت و نوجووونی تلفنی با یکی آشنا شده بودم.... چون خیلی تنبل بودم و راحت طلب ب پسره گف ...

😂😂😂چه پسره باحال بوده

هر گو*هی خوردی باز کنارت راه اومدم..رسوندیمون جایی ک‌ جایی رامون ندن..ته دلم خالی بود،ته دلت صابون زدم...رو فرم‌که اومدی کشیدی آروم آروم عقب..غریبه کردی خودتو هفتا رنگ شدی...سیگار دیدم دستت سیگار کشیدم که ترک کنی🚬گفتم رفیقمی واست ترمزم برید ..خودمو زده بودم به خاب مشکل ا تو نی..نه توام یکی مث همه که ا این رو اون رو میشه پلک‌ک میزنه...اصن نفهمیدم رفت جلد کی تنت ..انقد بریدم ازت ک دیگه کش نمیدمش...نمی‌ارزید به این همه پایین و بالا به اینکه ببازم این بازیو باهات، قدمات دیگه نیست سایز پام،حیف عوض شدیو نیس اینه بات،هرجا هستی خوش باشی داداش،با هرکی تو رگیته جفت باشی باهاش،ما که همیشه دعامون خیره ،یه معرفتی داریم که نی تف مالی بالاش...🤘🏻🌵☺️ به خودمم حال نمیده هر عقب مونده ای روم فاز بگیره..

1399/09/13

|

11:13

ییلدیییز

عضویت: 1399/03/01

تعداد پست: 7382

یه سری دوران جهالت و نوجووونی تلفنی با یکی آشنا شده بودم.... چون خیلی تنبل بودم و راحت طلب ب پسره گف ...

آخیییی🤣🤣🤣حالا اینقد شیک بود شماره رو میدادی

همه توضیح بدم تو این تاپیک کامل گفتم بخونید و اینکه

1399/09/13

|

11:13

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/22

تعداد پست: 5387

منم ی بار از آرایشگاه دراومدم همه جا گرد و خاک بود جلو صورتم و گرفتم که کثیف نشه رفتم در ی ماشین و ب ...

لعنتی حس بدی هم داره آدم حس خجالت و قاطی حسای دیگه بفهمه😱🤦🏻‍♀️😂

هر گو*هی خوردی باز کنارت راه اومدم..رسوندیمون جایی ک‌ جایی رامون ندن..ته دلم خالی بود،ته دلت صابون زدم...رو فرم‌که اومدی کشیدی آروم آروم عقب..غریبه کردی خودتو هفتا رنگ شدی...سیگار دیدم دستت سیگار کشیدم که ترک کنی🚬گفتم رفیقمی واست ترمزم برید ..خودمو زده بودم به خاب مشکل ا تو نی..نه توام یکی مث همه که ا این رو اون رو میشه پلک‌ک میزنه...اصن نفهمیدم رفت جلد کی تنت ..انقد بریدم ازت ک دیگه کش نمیدمش...نمی‌ارزید به این همه پایین و بالا به اینکه ببازم این بازیو باهات، قدمات دیگه نیست سایز پام،حیف عوض شدیو نیس اینه بات،هرجا هستی خوش باشی داداش،با هرکی تو رگیته جفت باشی باهاش،ما که همیشه دعامون خیره ،یه معرفتی داریم که نی تف مالی بالاش...🤘🏻🌵☺️ به خودمم حال نمیده هر عقب مونده ای روم فاز بگیره..

1399/09/13

|

11:15

yadavarii

عضویت: 1398/07/13

تعداد پست: 3399

منم ی بار از آرایشگاه دراومدم همه جا گرد و خاک بود جلو صورتم و گرفتم که کثیف نشه رفتم در ی ماشین و ب ...

مایبار مامانم اینا اومده بودن تهران بعد رفته بود مغازه رمز و بلندگفته بود دوتا خانم کارتش و‌دزذین ازشحسابش و خالی کردن وقتی پیگیری کردیم ی محله پایین تهران طلا خریده بودن من و شوهرم رفتیم همون طلافروشی منم حامله بودم تو ماشین نشستم شوهرم بیاد چون دزدا اون محله اومده بودن خیلی میترسیدم حس میکردم هرکدومشون دزدن استرس داشتم صلوات میفرستادم دوتا پسر بکی از در راننده بکی در کنار راننده دستگیره رو‌گرفتن سوار شن انقدرررر جیغ کشیدم نفسم بالا نمیومد خودشون هنگ‌مردن معذرت خواستن رفتن ماشین جلویی ک عین ماشین ما بود سوار شدن فشارم بالا نمیومد

خدایا شکرت برا اینکه ب بزرگترین خواستم ک ادامه تحصیلم بود رسیدم مهرماه1400 دانشجوام😍😍😍😍😍😍😍😍وزن شروع64200🙁🙁🙁🙁قد160 وزن هدف56😍😍😍😍😍

1399/09/13

|

11:15

3 نفر لایک کرده اند ...

پـرےچـهر

عضویت: 1397/02/15

تعداد پست: 11612

لعنتی حس بدی هم داره آدم حس خجالت و قاطی حسای دیگه بفهمه😱🤦🏻‍♀️😂

😂😂😑

1399/09/13

|

11:15

شارررلوت

عضویت: 1398/03/13

تعداد پست: 13662

🤣🤣 برای منم پیش اومده ی دفعه دیگه تو خیابون منتظر تاکسی بودم.شوهر عمه شوهرم رد میشد وایساد گفت م ...

👌 و شیاطین در ملک سلیمان فتنه و فساد به راه انداختند و مردم را دعوت به یادگیری و استفاده از جادوی رسانه برای انتشار اکاذیب و تحریف حقایق کردند .اما خداوند در نهایت جادوی آنان را باطل کرد (سوره بقره ایه ۱۰۲ )...🥰‏دختری که افتخاری برای گفتن داشته باشه، نیازی نداره با نشون دادن بدن یا موی سرش خودشو قهرمان نشون بده . نمایش مغز ( توانمندیهای انسانی ) بسیار متمدنانه تر از نمایش مو و اندام (نماد جنسیت ) هست... #نزدیکِ_صبح ✌🇮🇷

1399/09/13

|

11:16

پـرےچـهر

عضویت: 1397/02/15

تعداد پست: 11612

مایبار مامانم اینا اومده بودن تهران بعد رفته بود مغازه رمز و بلندگفته بود دوتا خانم کارتش و‌دزذین از ...

وای عزیزم😱😱😱

1399/09/13

|

11:16

مای_نی_نی_سایت

عضویت: 1398/03/30

تعداد پست: 8765

😂😂😂چه پسره باحال بوده

از این اتفاقا و سوتی انقد هست یه سری تو اتاق باس نم بیرون بود یکی از اقوام آمپولمو میزد یهو شوهرعمه ی شوهرم اومد دید نمیدونستن ما تو اتاقیم درم نیمه باز بود

گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود

1399/09/13

|

11:17

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/22

تعداد پست: 5387

مایبار مامانم اینا اومده بودن تهران بعد رفته بود مغازه رمز و بلندگفته بود دوتا خانم کارتش و‌دزذین از ...

😱چه بدددددد ‌

هر گو*هی خوردی باز کنارت راه اومدم..رسوندیمون جایی ک‌ جایی رامون ندن..ته دلم خالی بود،ته دلت صابون زدم...رو فرم‌که اومدی کشیدی آروم آروم عقب..غریبه کردی خودتو هفتا رنگ شدی...سیگار دیدم دستت سیگار کشیدم که ترک کنی🚬گفتم رفیقمی واست ترمزم برید ..خودمو زده بودم به خاب مشکل ا تو نی..نه توام یکی مث همه که ا این رو اون رو میشه پلک‌ک میزنه...اصن نفهمیدم رفت جلد کی تنت ..انقد بریدم ازت ک دیگه کش نمیدمش...نمی‌ارزید به این همه پایین و بالا به اینکه ببازم این بازیو باهات، قدمات دیگه نیست سایز پام،حیف عوض شدیو نیس اینه بات،هرجا هستی خوش باشی داداش،با هرکی تو رگیته جفت باشی باهاش،ما که همیشه دعامون خیره ،یه معرفتی داریم که نی تف مالی بالاش...🤘🏻🌵☺️ به خودمم حال نمیده هر عقب مونده ای روم فاز بگیره..

1399/09/13

|

11:18

عنبرنسارا

عضویت: 1399/06/06

تعداد پست: 12307

ماهم یه بار یه مردغریبه سوارماشین شدفک‌کردیم دزده

1399/09/13

|

11:19

zemestoon96

عضویت: 1398/09/09

تعداد پست: 14187

اونا هم چ پسرای خوبی بودن شماره ندادن🙄🙄😂😂😂

1399/09/13

|

11:19

مای_نی_نی_سایت

عضویت: 1398/03/30

تعداد پست: 8765

آخیییی🤣🤣🤣حالا اینقد شیک بود شماره رو میدادی

من هنگ بودم بخدا بعدها گفتم خداروشکر ک شماره ندادم خونمون تو یه کوچه بود با بچه محل دوست شدن اشتباهه با یکی از بچه محلا دوست شدم دفتر خاطره داد واسش شعر بنویسم نگو با پسرعموم دوسته پسرعمومم منو میخواسته نمیدونم چطور بحثشون میشه هر کدوم میگه اون زن منه اوسکولا یهو این پسره دست خط منو نشون پسرعموم میده!با تماس هامو

گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود

1399/09/13

|

11:21

هلن4237

عضویت: 1395/04/07

تعداد پست: 2431

با داداشم کار اداری داشتیم کلی الاف شده بودیم..یه لحظه رفت بیرون تلفنی صحبت کنه اومد تو اون سالنه و یه خانمی دولا شده بود داشت از پشت شیشه با کارمند اون اداره صحبت میکرده.داداشم اروم زد به باسنش که کارت چرا تموم نشده.دختره برگشت نگاش کرد اینجوری😶

از پشت زدم رو شونه داداشم گفتم من اینجام

😂

💝خدایا پسرم تمام زندگیه منه..شکررت که برام حفظش میکنی..شکرت که دارمش💝

1399/09/13

|

11:21