بچه ها پسر صاحبخونه داداشمینا از من تقریبا ۴سال کوچیکتره ولی قدو قوارش بزرگه چند وقته بهم سیریش شده دهنمو سرویس کرده خیلی بد پیلست میگه به عشقه تو موتور سنگین خریدم میرم خونه داداشمینا اگه بفهمه اونجام دیگه ول کن نیست میگه بیا روی راه پله بشینیم یا بریم دور دور منم هروقت میرم خونه داداشم کفشامو قایم میکنم که اون نفهمه چون راهشون مشترکه دلمم نمیاد بلاکش کنم بلاکم نکنم خیلی مخمو میخوره ولی اصلا نمیخوام باهاش باشم هم هیکلش قشنگه هم قیافش ولی بنظرم بچه هستش و کلا یه مدلیه اصلا تو کتم نمیره حالا بگین من چ کنم؟😑🙄😷زنداداشم و مامانه پسره خبر داره و میگن جوونید اشکالی نداره ولی من نوموخام😐