هیچی
دوس پسرمو بردم بیرون تو محل اداری
اشنا دیدش
گفتم پسرخالمه😐
حس میکنم زتدگی پسرخالم الا تو خطره😐 میترسم ب زنش بگن😐
به این فکر میکنم که چه بد بختم‌که نمیتونم درد دلم به کسی بگم بگم مشکل دارم باردار نمیشم شاید نشم .پنهان دارم از مادرم از خواهرم چون میدونم به همه میگن
به اینکه من حسود نبودم چرا انقد روحیم حساس شده دل نازک شدم چرا به اینکه مامانم گفت داره واسه دختر خالم ترشی و شور درس میکنه حسودیم شد نمیدونم از دیشب خیلی فکرم مشغول کاش شوهرم نبود خودکشی میکردم
الهی عزیزم..درک میکنم ولی تو خدارو داری با خدا درددل کن
اینم بدون هیچوقت غیرممکن وجود نداره
باردار نمیشم و شاید نشم وجود نداره
حتما میشی چرا الکی ناامید میشی
مگ میشه خدا تورو نبینه؟؟؟؟؟لابد حکمت اینه ک الان نشی
مثبت نگر باش
ان شاالله ک هرکی نی نی میخاد ب زودی زود ب آرزوش برسه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
