آره گلم
تو نامزدیمون کلا نزاشتن یه آب خوش از گلومون بره پایین
با تفکرات عهد بوقیشون
بعدشم عوض اینکه من شاکی بشم و قیافه بگیرم،مادر و خواهرشوهرم برامون قیافه گرفتن چندماه
اونیکی خواهرشوهرها و برادرشوهرهام میدونستن حق با من و همسرمه و اونا تفکراتشون غلطه،اما جرئتِ مخالفت نداشتن
مادرشوهرم رو چندین بار دعوت کردیم نیومد با دخترش،اونا هم نیومدن
آخرش رفتیم کربلا اربعین،مجبور شدن بیان