عزیزم ازدواج اولم بود و کم سن جهیزیه ای داد ک فامیل پوز خند میزدن بعد از طلاقمم حتی ی نوار بهداشتی بهم نداد تا بعد چن ماه رفتم سرکار تا هرچیم میشد کاسه کوزه هارو سر من میشکست منم میرفتم. دنبال خونه ک مستقل شم باز اونجام اجازه نمیدادن بالاخره بعد 8 سال خدا بهم بهترین هدیه ی همسر خوب ک همه الان از حسادت دارن دق میکنن داد برام عروسی گرفت وسایل گرفت.خونه و ماشین داره خدا ب وقتش ب همه بنده هاش نظر میکنه