چقدر بچه اولها گناه دارند
من اولیم چهار سال و نیمه هست دومی یک سال و نیمه همیشه شبها کوچکه رو همسرم میبره اتاق میخوابونه بزرگه رو من میشینم کنار تختش کتاب میخونم صبر میکنم خوابش ببره حالا امشب همسرم سر حال نبود درد سیاتیکش شدید بود کوچکه هم راضی نمیشد بره بخوابه باهاش گفتم تو برو بخواب خودم میخوابونم منم مجبوری خوابیدم کنار کوچکم برا دوتاشون قصه گفتم پسرم همش میگفت منم بیام اونجا یا بیا پیش من گفتم نه تو رو تختت گوش کن اینجوری این نمیخوابه تا خوابش ببره بیام تخت تو
اون که خوابیدم اومدم تو تختش دیدم اینم خوابش برده غصه ام شد بچم منتظر بود من بیام کنارش