خانوما مادرشوهرم اصلا از کارایی که من میکنم تشکر نمیکنه نمیدونم چجوری میتونه جلو خودشو بگیره زبونش نچرخه من از این ادمای کوزتی هم نیستم توی یه ساختمونیم دوتا خواهرشوهر کوچیکتر دارم ولی ۲۰ و خورده ایشونه یچیزی فست فودی چیزی بپزم میدم پایین یا کیکی شیرینی ای چیزی مامانمم یه موقع هایی مربا رب ترشی چیزی درست کنه میده هرچی هم میگم نمیخاد میگه ت چیکار داری ببر براشون
دیگه امشب غدا پخته بودم گفتم ببر پایین خداییش خوشمزه ام هست .شوهرم برده حالا دیدم از سرشب تالا تو فکره حالا میگه دیگه بسه باید با مامانم برم بحرفم این زن حتی از منم تشکر نمیکنه حالا اگه دامادش بود کف پاشم میلیسد
خداییش من اینارو میدیدم چند وقته هیچی ب شوهرم نمیگفتم خودش دیگه در اومده گفت
حالا هم میگم بیخیال ول کن یا حسوده یا داره حرص میخوره یا هرچی
میگه ن میرم میگم
واقعا چرا دقیقا؟