2733
2734

چطور باهاش برخورد میکنید ؟

فقط در حال تیکه انداختنه 

حتی حرفای عادیم هم بهش برمیخوره 

از همه کارام ایراد میگیره 

منم با لبخند جوابشو میدم ولی متوجه همه ی حرفاش هستم 

دوس ندارم بدشو جلوی شوهرم بگم قطع رابطه کنیم 

چون از بستگان خیلی نزدیکن شوهرش خیلی به همسرم کمک کرده ، زشته به خاطر زنش قطع رابطه کنیم 

باید چطور برخورد کنم ؟

شما بودین چیکار میکردین ؟

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

روابطم رو فقط با خانمش با یه سیاستی محدود یا قطع می کردم

حالا اون سیاست بستگی به شرایط داره...

برای همه شهدا فاتحه و خیرات بفرستید نه فقط شهید ابراهیم هادی باور کنید خودش راضی به این همه فرق گذاشتن نیست💥💫 و منی که برای کسانی که خودکشی کرده اند هر روز صلوات می فرستم💙💚
2738

ببخشیدا دور از جونت کور و کر و لال بشین کنارش .تا حد ممکن باهاش صحبت نکن 

خانم هستم 🍁خوب بودن  و بدبودن  فقط برچسبیه که ادما روت میزنن بر اساس میزان نفعی که براشون داری. 🌸🌸(خطاب به یه عده اگه اهل دعوا و عقده گشایی هستی سرت به سنگ خورد چون من جواب نمیدم بگرد دنبال یه قربانیه دیگه خدا نگهدار 😛)

سعی کن رسمی باهاش برخورد کنی ما هم همچین آدمی رو داریم تو بستگانمون تنها راهش اینه که حرفاشو به دل نگیری و جوابش رو هم ندی سعی هم نکن باهاش صمیمی بشی

خدایا ..   لبخندهایم حاصل امیدم به بزرگی توست ناامیدم نکن!

  همینجور نگاش میکنن/

حتی میگم عع سلام عزیزم  /

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
سعی کن رسمی باهاش برخورد کنی ما هم همچین آدمی رو داریم تو بستگانمون تنها راهش اینه که حرفاشو به دل ن ...

توی پیام خیلی خوبه ولی وقتی باهاش تنها میشی از زار و زندگیت ایراد میگیره ! هر طور فکر میکنم من این حرفایی که اون میزنه رو به کسی که دوسش دارم و براش احترام قائلم نمیزنم ... نمیشه رسمی بود ما یه وقتایی با هم تنهاییم 

بعدش همیشع هم میگم خعلی بدبختم ک حسودی نکنع/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687