من٢٥سالمه
عاشق پزشكي بودم
هنوزم هستم.....گم شده ي من توي زندگيمه اما چون بچه كوچيك دارم قيدشو زدم....دندون هم خيلي دوست دارم ولي نميخوام بخونم چون ميترسم مادر بدي بشم
خانومايي كه از من بزرگتريد و توي موقعيت من بوديد(دوست داشتيد درس بخونيد)ولي به هر دليلي(مثلا ترس از اينكه نشه يا هرچي...)و بخاطرش درس نخونديد بيايد بگيد من چع كنم
اگه برگرديد به عقب چيكارميكنيد؟ميريد دنبال ارزوهاتون؟......يا نرسيدن بهشون اذيتتون نكرد؟فراموششون كردين؟برام نامه بنويسيد....فكركنيد ميخوايد ب خواهرتون كمك كنيد.....كلمه به كلمه ش برام مهمه