من با عمه شوهرم تو یه ساختمونم هر روز میاد دره خونمون و میزنه
گاهی در و باز نمیکنم میگم حموم بودم خواب بودم یا هر چی
اوایل بهانه میاوردم مهمون میومد براشون به ماام میگفتن میگفتم سرماخوردم دلم درد میکنه نمیرفتم دیگه عادت کردن
فضولی میکننا مثلا میگن مهمون داشتین؟ میگم آره یسری از دوستامون اومده بودن سربالا جواب میدم در کمال احترام