من چندسال پیش هشت ماه بیمارستان کارکردم موقع خونه خریدنمون پول اون هشت ماه روباطلاهام وپول ارثم کمک شوهرم کردم خونه خرید ووادارش کردم یه دونگ ونیم به اسمم بزنه.بعدش اومدیم تهرانوباردارشدمو سرکارنرفتم دیگه.الان سه سال گذشته شوهرم بیکارشده دوباره میخوایم برگردیم اراک ومن دوباره برم بیمارستان خودشم یه کازدیگه پیداکنه.امروزبهش گفتم زودتری بریم دیگه تواین گرونی ها نمیشه بیکارموند.برگشته میگه سرکاررفتن تو چه سودی برای من داره!میخوای بری سرکار دست آخربگی دونگ به اسمم بزن؟منم گفتم من توخرج خونه کمکت میکنم ولی خب بالاخره یه پس اندازی میمونه خب درازای اون باید به اسمم بزنی برگشته میگه نه پولومیخوام نه میذارم بری سرکارمنم گفتم نمیرم.اصلابمونیم تهران خودت یه کارپیداکن.بگیدحق باکیه؟؟
چقدر بده مرد قدر نشناس
بی خیال کم اورده اصرار نکن بری سر کاررر که بد قاط میزنه میخواد زیر منتت نباشه
حق با شوهرته . راس میگه . چرا اینقد پول منو تو دارین؟
من بودم میگفتم :........ زورش گرفته مورچه گازش گرفته
طبیعتاحق باشماست
به هرحال چه براخریدخونه کمک کرده باشی چه نکرده باشی ازاون خونه زندگی حق داری
حالامردای دیگه ازپول خودشون چیزی میزنن بنام زن
شماکه خودتون توخریدخونه هم سهم داشتین
حق با شماست ولی بنظرم زیاد باهاش سر این مسئله بحث نکن الان روش فشاره بعدم حساس شده بی خیال باش خودش میدونه بنفع هردوتون ک باهم کار کنید
حق با شماست کاملا
حق با توعه اصلا هم کوتاه نیا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
