سلام
خانواده خودم با خانواده شوهرم سر مسائلی چندین ساله که قهرن و رفت و آمد نمی کنن ما هم مشکلی نداریم با این قضیه امسال تولد دخترم بعداز اینکه خانواده منو دعوت کردیم شوهرم تصمیم گرفت خانوادشو دعوت کنه که من هر کاری کردم منصرف نشد دعوتشون کرد و اونا هم با کمال پررویی بچه هاشونو فرستادن و خودشون نیومدن
خلاصه من خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم فقط به شوهرم گفتم به وقتش جبران میکنیم ماه پیش تولد پسر خواهر شوهرم بود که زنگ زد گفت فقط بچتونو بیارید مهمونیشون مخصوص بچه هاس
ماهم بچمون فرستادیم رفت خلاصه نشد که تلافی باز کنیم امروز تولد بچه برادر شوهرم بود دیروز زنگ زد به شوهرم گفت ما اینجا هیچکس و نداریم اگه شماهم نمیاید ما تولد نمی گیریم شوهرمم به من گفت میای بریم گفتم نه
گفت پس من فردا بچه رو میبرم گفتم میگیم خواهرت ببرتش گفت نه خودم میخوام ببرم ساعت ۱۲بود رفتن(نهار دعوت کرده بودن که عصر تولد بگیرن)زنگ زدم دیدم شوهرم رفته خونه برادر شوهرم چیزی نگفتم ساعت دو چون میدونستم باید بره سر کار و مطمئن بودم اومده بیرون زنگ زدم پرسیدم ناهار اونجا بودی گفت آره
خیییییلی عصبانی شدم اون فقط منو پیش خانوادش خراب کرد از ظهر دارم حرص میخورم الانم باهاش قهرم به نظرتون حق دارم؟