من خودم مامانم ما رو میبرد حموم
لای پاش ما رو قفل میکرد یجور موهامو چنگ میزد انگار رخت چرکه😭بعدم با شونه پلاستیکی شونه میکرد نصف موهام کنده میشد
یه سنگی بود گرد و سفید اونو میکشید رو زانوهام
کیسه و لیف
تهش میگفت پدر سگ تکون نخور😐منم سبزه بودم .. میگفت تکون خوردی خوب شسته نشدی لپات گل ننداخت.. اخه بگو ننههههه بچه سبزه مگه لپش گل میندازه