رفتن کربلا یه انگشتر نقره بچگونه دخترونه اورد خندید گفت من کار ندارم باید دختر باشه 😅😅هفت ماه بعد یه گل پسر تحویلش دادم
چقدر عجیبه ، خوب ادم بچه میاره برای خودش چرا باید از دیگران توقع داشته باشه ؟
آره عزیزم
ببین من خداراشکر اصلا بارداری پر خطری نداشتم یعنی همه چیز نرمال بود و روند طبیعیشو طی میکرد هیچ ناراحتی و درد و مشکلی نبود
ولی تمام نه ماه بخواست هر دومون رابطه را تعطیل کردیم با اینکه هر دو و مخصوصا همسرم خیلی گرمه بعد از ۱۲ سال ما هنوزم مثل روزهای اول هستیم ولی بخاطر آرامش من و بچه واقعا تحمل و صبر کرد( این خیلی برام مهم بود)
اونموقع دکترا میخوند ملا دیگه دانشگاه نرفت و از خونه کاراشو انجام میداد
فقط سریع میرفت خرید و برمیگشت خونه کنار من بود
آشپزی که تمام نه ماه خودش انجام داد من حالت تهوع داشتم نمیتونستم
خلاصه خیلی به داشتن آرامشم کمک کرد و جای خالی خونوادمو پر کرد تو اون دوران
یه نسخه رو نمیشه برا همه پیچید که بگیم شوهره فلانی چی کار کرده برا تو هم همون کارو بکنه ،برا خودت درگیری فکری ایجاد میشه
گف عه مبارکه ولی تو دیر به ماگفتی اول به مامانت اینا گفتی
خونه ی مادر همسرم رفتیم
همه بودن همسرم اعلام کرد همه دست و جیغ و هورا😂😂😂
منم ۴ سال اقدام بودم انشالله مثل من سوپرایز بشی بااینگه توقع نداشتم مثبت بشه ولی شد
شوهر منم عشق دختره شبی که گفتم باردارم گفت دختره گفتم نه پسره گفت شرط میبندم پاشو بریم عروسک بخریم گفتم زوده ولی رفتیم اخرم حرف اون شد 😅
