2733
2734
من یه جایی رفتم که داشتن جن رو از بدن خارج میکردن  خواخرم بیماری برص داشت  از اون به بعد ...

برص چیه

گفتم فراموشم مکن گفتی تو در یادی مگر؟! /تیکر بدنیا آمدن خواهرزادم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

بعداز عروسیشم یه شب اومده بودن پیش مامانم اینا همونجاخوابیدن چون خونه خودشون دگه شهری بود بازم همینطوری شد بیچاره با لباس راحتی ازاتاقش بیرون شد چقد جیغ میکشید داش میرف توکوچه بزور گرفتیمش گف اون گوسفنده چیه هی میاد اذیتم میکنه حالش خوب نبود

بعداز عروسیشم یه شب اومده بودن پیش مامانم اینا همونجاخوابیدن چون خونه خودشون دگه شهری بود بازم همینط ...

الان خوب شده ؟

من تکیه گاهم باده که افتادم از پا 😔😔😔
الان خوب شده ؟

خوب شده ولی میگه موقع نماز صبح اذیت میشم خیلی کم دگه نمیترسه چون مث قدیم دیونه نمیشه فقط درحد اینکه وسایلا شخصیش گم میشن مثلا یه گیره داره روسرش همیشه هس اون برمیداره پرتش میکنه اونور میگه دگ نمیترسم

2738
بیچاره اینقد اذیت میشد مخصوصا بعد زایمانش وشبای قبل عروسیش چ گناهی داش

دیگه بعضی وقتا کسی دعا میگیره و جن رو بجون مردم میندازه . 

من تکیه گاهم باده که افتادم از پا 😔😔😔

ما خونمون یه جوریه که اتاق وسط سالنه

یعنی سالن بزرگ بوده گوشش یه اتاق ساختن

بعد یه شب من خواهرم تو اون اتاق بود و قرار بود که بیار بیرون

من دیدم اومد و خییییییلی سریع رفت تو راهرو یهو دیدم صداش از توی اتاق میاد😳😳😳

یعنی اون چی بوده که با سرعت اومد رد شد و من دیدمش😢😢😢

خیلی ترسیدم

همش دعا میکردم چشمام سیاهی رفته باشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  2 ساعت پیش