با داداشش همزمان کرونا گرفتن تو خونه ی من قرنطینه کردن
من اومدم خونه مامانم الان ده روزه
من روزی چند بار زنگ میزدم و پیام میدادم بهش
دوسه روزه جواب تلفنامو یا نمیده یا زود قطع میکنه میگه نمیتونم حرف بزنم
میگم حالت بهتر نشده میگه نه
اخه ۱۰ روز گذشته مگه میشه حالش رو به بهبودی نرفته باشه
امروز چند ثانیه حرف زدیم باز شب زنگ زدم رد داد
اعصابم بهم ریخته
مگه کرونا اوج بیماریش چند روزه ک شوهرم هروقت زنگ میزنم میگه نمیتونم حرف بزنم
هرروزم داره میره سرم ویتامین میزنه
هر مریضی با مریض دیگه فرق داره
عزیزم خاهشا ببخشید معذرت میخام ازت .
خانوما اشنا پیدا شده میترسم شناسایی بشم بزرگی کنی برام گزارش بزنید تاپیکام بترکن کلا سه تا تاپیکه هرکی زد لایکم کنه براش صلوات بفرستم
حالا مطمینی مریضه؟
هفته دومش خيلي سخته انگار
خب زنگ نزن.مثل اینکه خیلی بهش خوش گذشته
بعد چی میخوره ؟کی ازشون مراقبت میکنه؟
شما چرا نمیری خونت غذا بپزید آب میوه بگیری دمنوش درست کنی بدی دست آقات؟
خب مریضی سختی بله 10روز که چیزی نیست شوهرمن 20روزه هنوز خوب نشده حوصله هیچکسو نداره
راستش من میترسم برم اپارتمانه میترسم دستم بخوره ب اسانسور و در کرونا بگیرم یه بار با اسنپ میوه و دارو فرستادم میگه غذا نفرست مامانم درست میکنه میفرستع
مامانش یه شب رفت اونجا خوابید ازشون سر زد من جرات نمیکنم برم
