خانمایه لحظه بیاین صفحه 3 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

نه عزیزم بهش فکر نکن به جای اینکه با ی خواب اینقدر آشفته بشی از خدا بخواه بهترینها رو برای زندگیتون ...

اخه من ب خواب خیلی اعتقاددارم چون مرگ دومه وحقیقتارومیگه

امیدوارم ک خدابرام خدایی کنه ودلمونشکونه 😔

1399/09/04

|

02:11

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

فعلاحاضرنیس برگرده میگه ترس دارم بنظرت بازم تعبیرش میتونه اتفاق بیوفته؟

غلط میکنه میترسه بزن تو سرش برگرده سر زندگیش

ببین به کجااااا رسیدیم مردا ناااز میکنن

قشنگ زنگ بزن بگو برگرده سر زندگیش یعنی چی اخه طلاق طلاق ...

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:11

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

چشم عزیزم مرسی اونم ناراحته ک اینجورخوابی دیده بنظرت اتفاق نمیوفته حتی باوجوداین شرایطمون؟

نه اتفاق نمیوفته مگه الکیه دادگاه ..بیست روز فقط باید داور یا حَکَم بیاد بینتون صلح بندازن از اقوامتون ...دادگاه یه دفعه نمیگه که برید محضر بعدم شما رفتی بگو من جدا نمیشم ...

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:13

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

همین پست منو براش بفرس عکس بگیر براش بفرس هیچی نگو خودتو نباز اینکارا چیه چرا با لج و ...

وای خواهرجریانم زیادطولانیه

وای دارم میمیرم شوهرم وقتی خوابی ببینه حتمااتفاق میوفته😭

بخاطردعواهای خانوادگیمون شوهرم دادخواست طلاق دادولج کردولی باهم درارتباطیم همیشه وابراز محبت میکنیم ب همدیگه

1399/09/04

|

02:13

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

نه اتفاق نمیوفته مگه الکیه دادگاه ..بیست روز فقط باید داور یا حَکَم بیاد بینتون صلح بندازن از اقوامت ...

من میگم ک جدانمیشم ولی وقتی خداسرنوشتمونوتوخواب ب شوهرم گف دیگ نمیتونم جلوی چیزیوبگیرم😭

1399/09/04

|

02:14

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

وای خواهرجریانم زیادطولانیه وای دارم میمیرم شوهرم وقتی خوابی ببینه حتمااتفاق میوفته😭 بخاطرد ...

واقعا خسته نباشید

هر دو تون جلو دستم بودیدا چک و لگدیتون میکردم

بابا مگه زندگی بچه بازیه

چرا میذارید دیگران دخالت کنن

چرا هر چی میشه میرید میگید که اینطور بشه

الان همون اطرافیانتون سر درد خودشون از مرگ شما مهمتره ...دورازجونتون

اینطور میگم بفهمی

نه پدر نه مادر نه برادر نه خواهر نه فرزند هیچکی برات نمیمونه جز شوهرت تا اخر عمرت کنارت باشه

هییییچکس رو ارجحیت نده به شوهرت

اولویت اول خودت بعد شوهرت

البته شوهر لااقل شصت درصد نرمال و خوب باشه

نه هر مردی

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:16

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

غلط میکنه میترسه بزن تو سرش برگرده سر زندگیش ببین به کجااااا رسیدیم مردا ناااز میکنن ق ...

تازه داشتیم حرف میزدیم میگف نمیتونم تحمل کنم ک دورشیم ولی نمیتونم دیگ حرفی بزنم ویاباپدرت رودروشم

اخه دیگ خستم شدپنج ماهه دارم باهاش حرف میزنم

1399/09/04

|

02:16

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

من میگم ک جدانمیشم ولی وقتی خداسرنوشتمونوتوخواب ب شوهرم گف دیگ نمیتونم جلوی چیزیوبگیرم😭

وا پاشو خودتو جمع کن یعنی چی دختر این حرفا چیه

عین این پیرزنای صد سال پیش

اینطور میگم به خودت بیای عزیز

انگار شوهرت آمنخاتوب هست خواب میبینه ....تعبیر بشه

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:18

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

واقعا خسته نباشید هر دو تون جلو دستم بودیدا چک و لگدیتون میکردم بابا مگه زندگی بچه باز ...

من همیشه اولویتم خودش بوده دوستم..ولی بخاطردخالت شدیدمادرش وطلسمی ک بینمون بودهمیشه دست بزن داش ب من ومنم خونه روول کردم ومجبورشدم ک ول کنم وبحث ب چاقوکشی کشیدع شدوالان شوهرم میگه من نمیام ک بابات شرطی بذاره

منم نمیتونم بدون شرط وشروط برگردم

1399/09/04

|

02:19

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

تازه داشتیم حرف میزدیم میگف نمیتونم تحمل کنم ک دورشیم ولی نمیتونم دیگ حرفی بزنم ویاباپدرت رودروشم ا ...

خوب عزیز پدرت رو نبینه

گذر زمان همه چیو درست میکنه

بگو باشه هر وقت خواستم خانواده م رو ببینم تو ببر بذار سر کوچمون خودم میرم و میام

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:20

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

وا پاشو خودتو جمع کن یعنی چی دختر این حرفا چیه عین این پیرزنای صد سال پیش اینطور میگم ...

خداکنه درست درنیادخداکنه نشه اخه خواب مرگ دومه حقیقتومیگه ب مااااا😞

1399/09/04

|

02:20

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/30

تعداد پست: 4215

خوب عزیز پدرت رو نبینه گذر زمان همه چیو درست میکنه بگو باشه هر وقت خواستم خانواده م رو ...

منظورش اینه ک پدرت میخادتهدیدم کنه ومن اینوقبول ندارم

ولی فردابازبهش میگم ک بیاخونمون من خودم شرطاموبهت میگم میدون جنگ نیست ک پدرم تهدیدت کنه

1399/09/04

|

02:21

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

من همیشه اولویتم خودش بوده دوستم..ولی بخاطردخالت شدیدمادرش وطلسمی ک بینمون بودهمیشه دست بزن داش ب من ...

اوخ پس اوضاع اینه

اگه اینطوره دادگاه رو برو به قاضی بگو طلاق نمیخوام محکم بگو برامون مشاوره اجباری بنویسید

مجبور میشه بیاد و گرنه زندانی داره قاضی تعیین کنه نره

مشاوره باور کن کارتون رو درست میکنه

خیالت راحت جدا نمیشی عزیز

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:22

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 21585

منظورش اینه ک پدرت میخادتهدیدم کنه ومن اینوقبول ندارم ولی فردابازبهش میگم ک بیاخونمون من خودم شرطام ...

از قبل آماده ش کن

بگو پدرم نگرانه حق داره ترسیده از رفتارت

اگرم پدرم حرفی زد تو بگو چشم دل اینا رو خون نکن

از قبل با زبون نرم و زنانه که واردی شوهرت رو اروم کن

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1399/09/04

|

02:23