یه جوری دیگمم یه جا دیگه می شینه من ۱ ساله عروسی کردم این دوتا جاریم که اینجان خیلی با من فرق دارن من مذهبی ترم تو مراسم هاشون که دورهمی میگیرن عذاب میکشم سری اخر جاری رو گفتم اومد خونمون باهاش حرف زدم گفتم من با شما از نظر حجابی فرق دارم اصلا من تو جمع شما باشم شما هم معذب میشین ممنون میشم منو تو جمع هاتون دعوت نکنین فقط موقعی که مادر شوهر رو میگی ما هم دوست داشتی بگو چون جلوی اونا حجاب دارن الان ۲ ۳ ماهی میگذره از این موضوع منو دعوت نکرده می دونمم مهمونی داره گاهی نمونش امشب دختر عمش و جاری دیگم خونشون بودن ۳ تایی با هم اکیپن به نظرتون حرف زدن من جواب داده؟چون واقعا افسرده شدم انقد تو خودم افتادم ب شوهرمم میترسم بگم این چیزا رو