دختر دوست شوهرم که یک سال از دخترم بزرگتره اومد خونمون از لحظه ای ورود که گفت هوی فلانی کجا هستی؟بعدش لباساش رو در آورد ریخت وسط خونه رفت تو اتاق دخترم سبد اسباب بازی رو خالی کرد لگوهارو پرت کرد عروسکها رو از کمد کامل خالی کرد کشکی لباس رو کامل ریخت بیرون همش جیغ میزد با جیغ حرفاش رو میگفت گفت جیش دارم اومدم ببرمش دستشویی تو اتاق به خودش جیش کرد بردمش بشورمش دمپای نمیپوشید کاغذکادوهای خوشگل که زیر فرش اتاق بود رو درآورد کامل پاره کرد میوه بردن براشون پرت میکرد سمت دیوار وای نگم از بقیه اش دختره نزدیک ۶ سالشه دختر من هیچ کدوم از این کارا رو نمیکنه هر جا بره اول اجازه میگیره لباساش رو درمیاره میده به من جیغ نمیزنه و .....به داشتن دخترم افتخار کردم
پس قدر دخترتو بدون
میزدی تو دهنش اولین بارمه اینجور بچه ای تعریفشم شنیدم حتی
این وسط مامانشونم ماسته
دوست منم پسرشو میاره خونم،پسرش ۳سالشه،بچه هام ۴سال و ۶سالشونه،بچه هامو میزنه،موهاشونو میکشه،کیک میخوره کل سرامیکارو می‌کنه کیک و بیسکوییت و شکلات
مامانش هیچی نمیگه
من جات بودم خفش میکردم
وووی این بچه رو فقط بزنیییی🥴
گودزیلا که میگن همینان
فکر کنم مشکل از خانوادشونه بچه ها هر چی باشیم همون میشن نه اونی که میخوایم
وای چه جالب
منم چند روز بود از دست پسرم کلافه شده بودم تا اینکه همسایه اومد گفت پسرم میزارم اینجا میرم تا سر کوچه برمیگردم
چشمتون روز بد نبینه اول اینکه اومد تو پسرمو هل داد و کلی داد زد سرش بعد هرچی لباس و اسباب بازی تو اتاق بود ریخت وسط هال
هیچی هم به پسر من نمیداد بازی کنه
خوراکی آورد برداشت راه رفت و خورد همه جا پر بیسکویت و پفک شد
هرچی هم میگفتم فقط جیغ میزد
خلاصه بشدت قدر پسرمو دونستم
و اینکه قرار بود ی ربع بمونه چهار ساعت موند
آخر هم خودم به زور بردمش 🤯
دخترمنم بیش فعاله..جایی میریم دست به هیچی نمیزنه..چیزی هم نمیخوره.....فقط دائم درحال بدو بدو هست..من گفتم مردم بدشون میاد..منم کلا نمیرم خونه کسی..هیجا..فقط خونه مادر
همه بچه ها پاک و معصومن
من اینجور وقتا، بیشتر از خونسردی مادر بچه، حرص میخورم تا خود بچه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
