نه دختر اولم که یهویی شد تا از شهر ما فرستادن مرکز استان تو امبولانس فوت کرد گفتن یا زایمان سختی داشتی یا یه چیزا دیگه گفتن کالبد شکافی سه نکردیم باردار شدم دوباره گفتم اتفاق بوده ولی این دفعه دوباره بچم ععونت داشت بخاطر دفع مکونیوم بستری شد مرخص شد بعد پنج روز اون اتفاق افتاد حتی سر یه ساعت مشخص اینحور میشن دخترام شب یک ونیم خیلی ادرار میکننن صبح ساعت هشت دیگه بی حال حتی گریا نمیکننن ووووووو هردو هم بعد دادن شربت رانتیدین اینحور شدن دختر اولیم که بمیرم الهی خدا منو بکشه دادم یهو پرید گلوش بعد خوابوندم اونجور شد اینم باز دکترا دادن بخاطر حالت تهوع که وبالا اوردن من شیش رور بهش ندادم گفتم به اون یکی دخترم دادم اونجور شد به این نمیدم دوروز دخترم هی بالا اورد مامانم گفته بده همه میدن اون یکی دخترت اتفاق بوده اینا این بادقطره چکان بده دادم صبح بیدار شدم دیدم اینم مث فاطمه زهرام شد وبی حال هیجی حس نمکنه فقط نفس میکشه
مثلا ازمایش بدم که چی بشه درمان میشه نه دارو میدن نه ژنتیک درمان نداره تازه دومی زود رسید مرکز استان دست دست کردن قرار بود ازمایش بگیرن دیر گرفتن دخترم نصف شب تمو کرد
استارتر خیلی متاسفم برا این اتفاق خیلی سخته واقعا.با همسرت نسبت فامیلی داری؟
سلام سارا بانو خوبین میگم شما چ کردین باردار شدین، منم مشکل شما رو دارم با این تفاوت ک بعد فوت پسرم باز حامله شدم و اونم مبتلا بود وسقط کردم الان واقعا موندم ک چ کنم😔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
