اینکه میگی مادرشوهر منه از دوتا پله خونه ما میومد بالا نیم ساعت ماساژ میدادن بادش میزدن یکی اب میاورد یکی اسپری میزد یکی دکمه هاشو باز میکرد تا نفسش بالا بیاد بعد همه جا پیاده میرفت سالم بود 🤪😅
مادرشوهرم من پیش همه قرقیه به منو شوهرم میرسه لمس میشه میره تو کما
نه میتونه راه بره نه میتونه ریلکس باشه
ولی پیش دخترا دامادا و پسرا و عروسای دیگه انگار ۱۸سالشه
خب داره برا پسرش و همسرش ناز میکنه چه اشکالی داره
بله مادر شوهر من خودشو کشت ک گف من باید برم النگوهام عوض کنم چون من عوض کرده بودم دیده بود شوهرم بهش گف فک نمیکردم ب زنم حسادت کنی هیچی نگفت
خدا هدایتش کنه
دقیقا پیروز سرما خورده بود ما با ماسک رفتیم خونشون بعد شوهرم اومدم صورتشو ببوسه یهو بهش گفتم سیاوش نبوس یهو همچین جلو من عشوه اومد که نگو بعدشم گفت وای تب کردم وای فلان حالا من که زود تر رفته بودم دیدم داره پشت تلفن می‌خنده و شماره تلفن می‌نویسه تا منو دید خودکار افتاد گفت وای حالم بده
مادرشوهر من وقتی میگرده حالش خوبه ها ولی وقتی میشینه خونه یادش میفته مریضه کلا قیافش داغون ولی همون لخطه قرار باشه بره بیرون کلا دیگه قیافش شاد وشنگول
فقط اونجاکه پاهاشا میکوبه🤣
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
