شوهر من رشتش ریاضی بود.ولی بعدش رفت حقوق خوند. ولی درکنارش موسیقی رو حرفه ایی دنبال میکرد زنده هم اجرامیکرد توشهرمون.تدریسم میکرد موسیقیو خانوادم مذهبی بودن ومخالف میخواستم از اونجا نجات پیدا کنم همش سر چادر با بابام دعواداشتیم گفتم این دیگه اونجوری نیست.ولی فردای عقدمون یه روز گفت میخوام واست یه هدیه بخرم اگه دوست داشتی استفاده نکن ولی من خیلی دوسش دارم اگه استفاده کنی خیلی خوشحالم میکنی باز کردم دیدم عععععع چادر بابا من از اینا 99تا داشتم .مرسی که صدومیو توبه من هدیه دادی.😂😂😂😂
آره به خدا، قبلا عین مشنگا غصه میخوردم که خدایا این اونی که میخوام نیست
یه بارم اول زندگی به خودش گفتم تو اصلا اونجورکه میخوام نیستی
گفت دلتم بخواد، مهم اینه من دوستت دارم
اینکه توچی میخوای اصلا مهم نیست 😑
مطمئنی زن من نمیشدی همونی که میخواستی گیرت میومد یانه😐
اتفاقا برعکسه داداش منم دکترا داره و کاملا سنتیه
میگه اگه مدرن باشم باید تاوانشم بپردازم میگه جامعه ما درحال گذر از سنت به شبه مدرنه و مدرن نیست و فقط ادای مدرنه و تو این جامعه نمیشه مثل آمریکا فکر و زندگی کرد و تو اونجا هم نمیشه مثل اینجا سنتی فکر و زندگی کرد.
من خیلی ازش ایراد میگیرم ولی یه جاهایی هم بهش حق میدم
میدونی باحرفات موافقم
ولی باید تفکرات درست داشت...
یعنی داداش شماهم زن رو جنس دوم میدونه مثل شوهرمن؟
خب این تفکر از اساس غلطه
اتفاقا شوهر من چندان سنتی نیست ، فقط تفکر مردسالار داره ولی کامل هم بروزش نمیده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
