البته فک میکنه تنبیه این نمیدونه که خیلی خوشحالم🥺بودنمون کنار هم شده فرسایشی... دعوا میکنیم همه رو خبر دار میکنه واقعا خستم دیگه...
یه جایی خوندم که میگفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم. همیشه آخرش خوبه،اگه بد بود بدون آخرش نیست وقتی که تو رفتی و لبت نیست،به قرآن لنگ است بساطِ قم و این صنعتِ سوهان از روی لب توست که در حاشیه قم/هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش 😍😍😍🤪🤪 چشم هایت عقیق اصل یمن /گونه هاقاچ سیب لبنانی /تو بخندی شکسته خواهد شد /قیمت پسته های کرمانی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شوهرمنم دیشب قهر کرد از خونه رفت بعد چند ساعت فهمیدم تو پارکینگ نشسته
شوهر منم ی دفعه رفته بود تو زیرزمین.ذلیل نمیره چقدر اومدم و رفتم تو کوچه.اینم از پنجره زیر زمین منو میدیده هیچی نمیگفته
🧡🧡گروه نارنجی🧡🧡 قد ۱۶۰🧡..وزن قبلی ۸۶🧡وزن فعلی81،🧡وزن هدف۶۵،🧡هیچ چیز مثل پوشیدن لباس های سایز ۳۸ حال منو خوب نمیکنه.پس پیش به سوی رسیدن به سبک زندگی سالم و تناسب اندام همیشکی،،🧡هوراااا
همسر من ناراحت میشه قهر میکنه میره میشینه خونه مامانم😂😂😂
عزیییییزم
ی روز اینجا با دل شکسته رو تخت بیمارستان و خسته از دنیا نوشتم دلم روشنه ❤به زودی منم مادر میشم .👪 وووو الان مامان یه گل دختر بهارییم 🥰🥰همون که امید زندگیه منو باباشه ... دیدید گفتم دلم روشنه🤗😍😍😍😍
دهنتون صاف..منم ی بار شوشو جان قهر کرد منم خیلی ریلکس لباسا و مدارکشو جمع کردم گذاشتم جلو در گفتم لازمت میشه برش دار😂اونم رفت خونه خواهرش روز بعد دست از پا دراز تر برگشت😎
مامان کوچولو هستم😊😍😍از ۹۶ تا الان عضو بودم ...خودت واسه خودتی تامام
یه شوهر دارم شاه نداره صورت داره ماه نداره از خوشکلی طا نداره به کس کسونش نمیدم به همه کسونش نمیدم ...
لایک طلایی
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَگفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا میگویم و از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید!سوره یوسف آیه ۸۶
منم با شوهر قهرم چند روز عقدم هستم دیشب اومد برد منو ارایشگاه بهش پ دادم گفتم امشب بیا خونمون نمیخوام مامانم بفهمه قهریم اومد انقد عذابم داد با حرفاش با خودم گفتم چه غلطی کردم گفتم بیاد اشکم در آورد به خدا گفتم کی من میخوام خوشبخت باشم از اول عمرم همش غصه فکر میکردم ازدواج کردم خوشبخت شدم نمی دونستم بدبخت تر میشم😢