بچه ها دیشب داشتیم میرفتیم مهمونی من تازگیا حواس پرت شدم شوهرم گفن فلان چیزو برداشتی گفتم نه (اون چیز زیاد مهمم نبودها) گفت گه خوردی کسافط آشغال گمشو پایین وسط خیاون شب ساعت ۱۰ نگه داشت خیلی دور بودیم از خونه گفت برو پیاده بیار بیا وای به لرز افتادم گفتم گه خوردم هزار تا غلط کردم گفتم اونم فوحش داد رفتیم شب رسیدیم خونه دیدم اون چیز تو کیفمه گفتم ببین پیدا کردم گفت بی شرف بیا دکمه پیرهنمو بدوز با گریه دوختم گفت از این به بعد دست از پا خطا کنی کتکه بچه ها فردا جمعه است مخصوص امام زمانه من بچه دارم شوهرم منو با بچم تهدید میکنه میگه میگرم ازت میدم مامانم دیشب ایت الکرسی خوندم میترسیدم بچمو ورداره ببره بخدا ازش بر میاد . بچه ها تو رو به امام زمان دعا کنید برام این مرد اینقدر به کار خودش گرم بشه که با من و بچم کاری نداشته باشه نمیدونم چیکار کنم دو هفته پیش هم کنار زن همسایه زن تو دهنم بخدا بدنم استرس داره خدا خودش رحم کنه بخدا خسته ام از بخت بدم میترسم دلم برای بچم میسوزه
چرا از چنین همسری بچه دار میشین ؟
بمیرم برا دلت
بچت چن سالشه؟!
مهریه داری؟!
دلم.میخاد هرچی از دهنم درمیاد نثار شوهر پس فطرتت کنم
داره از عشق بین تو وبچه ت سو استفاده میکنه
سعی کن جوری وانمود کنی که برات زیاد مهم نیست .خودت قوی نشون بده.
ازش جدا شو
چیه این روانی
اعتیاد دارن؟
ای خدا😔💔😭😭😭😭
من بودم همونجا وسط خیابون ولش می کردم می رفتم خونه مامانم
باور نمیکنم
جدا شو سریع
🖤
عزیزم 💔
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
