متاسفانه بدترین بلاها رو سرم آوردن و من فقط سکوت کردم و احترام گذاشتم
نمیدونم والا انگار خدا تو دل بعضیا مهر پدر و مادر نذاشته. ما خیلی سختی کشیدیم تازه بعد از 13 سال اجازه دادن از خونشون استفاده کنیم. در صورتی که چند تا خونه دارن. یک برادر شوهر مجرد دارم با دوتا خواهر شوهر که ازدواج کردن. چی میشد از اول زیر پرو بال پسرشونو میگرفتن تا سختی نکشه. باز اگه وضعیت مالی بدی داشتن انتظار نداشتیم ولی وضعشون توپه. نظر شوهرمم همینه از پدر مادرش متنفره به خاطر همین مسائل
یه خونه شریکی با مادر شوهرم خریدیم نصف نصف. همون اول گفت اگه میخواین کمکتون کنم باید به اسم من باشه شوهر ساده من هم قبول کرد ولی من راضی نبودم. الان اون خونه رو رفته فروخته یک آبم روش سهم ما رو بالا کشید مادرش هیچ پولی بهمون نداد در صورتی که با اون خونو دل اون پولو به دست آورده بودیم 😔😔
دختر خودش از پدر شوهرش 20 میلیون 20 میلیون جدا میکنه خونه بزرگتر میخره. اون یکی دخترشم از پدر شوهرش هر مناسبتی میشه یک سکه تمام جدا میکنه. مادرشوهرمم کیف. اونوقت ما پول اون نصف خونه ای که خودمون زحمتشو کشیدیم بالا کشید یه عین خیالشم نیست.
وضع منم همینه میگن باید وره دل خودمون باشیم حالم بهم میخوره چن تا کوچه فاصله داریم همش میخان سر از کارمون دربیارن
عزیزم پود قبلیه که رهن کردید مال خودتونه؟ یا اونم به نام پدر شوهرته؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
