من اوایل خیلی خیلی دوششون داشتم بعد بخاطر اذیت کردناشون و تیکه و...سرد شدم اصلا دوششون ندارم ولی باهاشون بخاطر همسرم در ارتباطم ولی خاله های همسرم و پدر بزرگ مادربزرگش رو و زن داییاش رو خیلی خیلی دوس دارم خیلی مهربون و محترمانه برخورد میکنن ،البته خانواده همسرم خیلی خوبن ولی با کسی که خودشون بخوان مثلا منو نمیخواستن و باهام بدن ازشون بدم نمیاد ولی دیگه پوستشون ندارم و محبتمم حفظ کردم مثل گذشته کادو محرم ولی توی دلم جایی ندارن دیگه خوشم نمیاد به مادرشوهرم بگم مامان قبلا عاشقانه بهش میگفتم مامان الان سعی میکنم کمتر بگم