شوهرم با بچم رفته خونشون به اصرارهای مادر شوهرم من نمیرم چون خودشون میگن سرما خوردیم معلوم نیست کرونا دارند یا نه شوهرم بی عقلم داعم به زور بچه رو بر میداره میره خونشون الان اومده میگه عصر که با بچه رفتیم خونشون مامان به زور ماسکم کشید پایین گفت بدم میاد اینو میزاری جلو دهنت وقتی گفتم مریض میشیم ها کار تو صورت منو بچه و گفت میخوام مریض بشید نمیمیرد که من دارم از عصبانیت میمیرم نمیدونم چیزی از مادر بودن متوجه هست یا نه به نظر شما من با این زن چیکار کنم الان بچم گلاب به روتون هر چی خورد بالا آورد آبریزش بینی پیدا کرده شوهرمم سردرد و تب گرفته آیا مال عصر من باید چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عین مادر شوهر خودخواه منه وقتی مریضن و سرماخوردن به ما نمیگم نکنه نریم اونجا انقد حرص میخورم&nb ...
نه دیگه اینم نمیگه ما از سرفه هاشون میفهمیم مریضن مادر شوهر من عللنن تو چشمات زل میزنه میگه بچت مریض بشه اشکال نداره خوب میشه ما که مریض میشیم نمردیم که