2737
2734
عنوان

یه چیزی اینجا خوندم توی هنگم😐😶🤔

| مشاهده متن کامل بحث + 1487 بازدید | 154 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

منم ادم سراغ دارم ک ۱۶ روز طول کشید ولی اون تقصیر خودش بود چون تربیت معلم میخوند خاستگار زیاد داشت ولی هرکی میرفت خواستگاریش دیگه برنمیگشت چون طفلک صورتش پرررر از جوش بود ، اصلا عجیب و وحشتناک بود جوشاش سنشم کم بود۲۰سالش بود اصلا دیگه عصبی شده بود تو این بین یه نفر پولدار خواست دختره رو...دختره هم واسه رو کم کنی بقیه گفت باشه😑 الان پوستش مثل آینه اس ولی هر روز دعوا دارن...هر دو ادمای خوبین نه اهل خیانت و نه چیزای دیگه، ولیییییی با هم کنار نمیان 

❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
2728

منم کمتر از یکماه بود البته شوهرمو میشناختم دوست نبودیم ولی همکلاسی و همکار بودیم !سه جلسه خاستگاری اومدن توی سه هفته😂خودشون! خانواده ها !و عموی من و عموهای اون هرکدومش یه جلسه بود

از شبی که خاستگاری کردن و جواب مثبت دادیم و نشون اوردن تا عقد هر روز میگفت پس کی نیمه شعبان میشه😂😂😂دلم نمیومد که بیشتر طول بکشه😂

ازدواج باید ادم درستش باشه و به دل بشینه چیز دیگه ای نیست بنظر من!

میگی اسم بچت باید حتما فقط پارسی باشه بعدش تو هر جمله 500تا کلمه انگلیسی میگی؟فازت چیه ؟بهشت زهرای لندن بزنه به کمرت با کلاس!!                                                                                                  ازلینای عزیزم دلتنگتم رفیق
ذیگه 4 سال قطعا شناختش از ده روز بیشتره

اگه آدم به دید شناخت نگاه کنه. توی یه مسافرت دو روزه یا توی یه گشت شهری هم خیلی چیزها دستش میاد. 

من 5 سال بعد از ازدواج فهمیدم همسرم چرا منو انتخاب کرده. 

تعجب نکن گلم . من دیدم . دوران عقد رو نامزدی میدونن و برای شناخت میزارن . البته به نظر من اشتباهه. و ...

همه جاها همینه من غیر این ندیدم یا خیلی انگشت شمار دیدم انگشتر گذاشتن یکماه بعد عقد

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   
2740

وای دختر همسایه ما همون شب بله برون مامان دختره عاقد اورده بود خودشون میگفت دهن فامیل داماد باز مونده بوده جالب دخترشون فقط15سالش بود بعد مامانش افتخارمیکرد میگفت دخترو باید زود شوهرش بدی تا سر وگوشش نجنبه

آياميدانستيدبانگاه كردن به دست زن هاميتوانيد ازاحساسات آنهامطلع شويد؟!به عنوان مثال:اگردمپايي دستشون بودعصبانين      

بعد خواستگاری تا عروسی پسر عمه مامانم از دوهفته بیشتر طول نگشید ولی اشنا بودن پسره همه چیش اماده اماده بود دیگ هیچی واسه اماده کردن نداشتن جهیزیه طرف ماهم ک با پسره حتس لباسای عروس هم با پسره براهمین عروس هیچکاری نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  2 ساعت پیش