2737
2739
عنوان

🍃بیاین یه بیت 😍 شعری😍 که خیلی دوسِش دارید؛ بگید...🍃

| مشاهده متن کامل بحث + 724 بازدید | 138 پست

دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست

تا اخم کنی دست به خنجر بزند

پلکی بزنی به سیم آخر یزند

تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود

تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شود

ای شعله به تن،خواهرِ نمرود بگو

دیوانه تر از من چه کسی بود،بگو

شمع فروزان توام اینگونه خاموشم مکن ... از پیش من رفته ای اما فراموشم مکن...

فرامشی زِ فراموشیِ تو می‌خیزد
اگر تو یاد کنی، یاد می‌کنیم تو را...
صائب-تبریزی

#‍ صرفا ریپلای.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دیوانه ام از دست خودم سیر شدم با هرکس هم نام تو درگیر شدم کلا میتونم اینجاتاصب از علیرضا آذر بن ...

بنویس!

من عاشقِ شعرم...

اشعار ایشونم کمی خوندم...


تو که از منزل منقل تبر آوردی باز؟!
هِی به آیا بزنم یا نزنم؛ فکر نکن...
علیرضا-آذر


بخشی از یه شعرِ بلند از این شاعر...

2728
بعد از تو به دنیای دلم خندیدند مردم به سراپای دلم خندیدند

چنان عشق این پلنگِ خسته را انداخته ست از پا
که هرجا می رود دستش می اندازند آهوها...!
حسین زحمتکش

دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی است


قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست


گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست


2738
ساقیا امشب سازت با صدایم ساز نیست.... یا ک من مستم یا ک سازت ساز نیست...

جز آه نمی آید ازین قلبِ پر از درد!
اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است...
فاضل-نظری

دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است تو مرا باز رساندی به یقینم کافی است قانعم بیشتر از این چ ...

💛

برون نمی رود از خاطرم، خیالِ وصالت
اگرچه نیست وصالی، ولی خوشم به خیالت...
رهی معیری

جز آه نمی آید ازین قلبِ پر از درد! اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است... فاضل-نظری

این روزها دنیای من غرق پریشانی‌ست
سردرگمم، این بیت‌ها هم گیج و هذیانی‌ست

هفت آسمان ابرم تمام سال، هر لحظه...
حال دلم انگار از روز ازل گریه‌ست، بارانی‌ست

کفر است اما از خدا تنهاترم گاهی...
من تکیه گاهم سالها دیوار سیمانی‌ست

مرداب بودم، با سکونم کرده بودم خو...
این روزها اما دلم دریاست، طوفانی‌ست

آن بره ی آرام کوچیده ست از دشتم...
این گرگِ باران خورده دیوانه ست، عصیانی‌ست

معنا ندارد بعد از این حتی رهایی هم...
وقتی پرنده تا ابد در خویش زندانی‌ست

از دشمنانم یادگاری نیست زخمِ دل...
رازی درون سینه ام یک عمر پنهانی ست

این روزها پنهان شده در خنده ام اشکم...
این روزها دنیای من غرقِ پریشانی‌ست!

هرچیز به جز اسمت از حافظه ام تف شد تا حال مرا دیدند سیگار تعارف شد چه کردی نصف شبی با من استارت ...

شعر تسکینِ...💛


به غیر از رفتنت چیزی اگر هم بوده، یادم نیست...
چُنان شعری که میماند به خاطر؛ آخرین بندش...
حسین زحمتکش

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687