بچم 3ماهو نیمشه.از وقتی که بدنیا اومده دعواهای ماهم شرو شده البته قبل بارداریمم دعوا داشتیم اون خیلی یه دنده هست و اگه کار اشتباهیم کرد میگه من همینم که هستم تقییر نمیکنم بعد دعواهم که مثلا میاد منطقی صحبت کنه میخواد منطقی منو قانع کنه که همه تقصیرا گردن منه البته تو دوره بارداری بهترین روزای عمرم بود. تو دوره بارداریم به احساساتم اهمیت میداد تا میفهمید ناراحتم سریع باشوخی وبوس وقربون صدقه از دلم درمیورد و تا نمیخندوندم ول نمیکرد ولی الان اصلا هیچ اهمیتی بهم نمیده هر هفته دعوا داریم (الان که بش میگم میگه اونموقع تو خوب رفتار میکردی که من همون بودم اون خوب شده بود). اون خیلی ریلکسه ولی من زودجوشم تازه بعد از بچه دار شدنمم چون دست تنهام و خسته میشم ایتانه تحملم بیشتر اومده پایین ولی اصلا درکم نمیکنه . یه حرفایی میزنه ویه تیکه هایی میندازه که تا عمق وجودمو میسوزونه و وقتی عصبانی میشم بدترش میکنه و اصلا خودشو مقصر نمیدونه میگه من که اوقات تلخی نکردم تو کردی. ولی اصلا قبول دار نیست که حرف خودش باعث اوقات تلخیمون بوده. هر حرفی بم زده از روانی و مریض و این چیزا تا بدذاتو بدصیرتو... بعداز دعوا میگه از رو عصبانیت گفتم ولی اگه یه همچین چیزایی من بش بگم الم شنگه بپا میکنه الانم پا خونواده هامونو کشید وسط و تا تونست ازم بد گفت.
خودخواهانه ترین جمله همینه:من همینم که هستم
خیلی ببخشید خیلی بیشعوره
بگو همینیه که هست من تغییر نمیکنم :/
تو صبوری کن و سکوت خودش خوب میشه بد اخلاقیای تو روش تاثیرمیزاره درکت میکنم بچه داری سخته ولی تو میتونی بی تفاوت باش خودتو با بچت سرگرم کن بهتره ضعف اعصاب نمیگیری مردا بد بشی ۱۰برابرش سرت میارن
خوب خودش میگه من اینجوریم یعنی درست بشو نیست دیگه😐
😐😐
همه حرفهایی که زیر در مورد شوهرت قبول
همه سختی هایی بچه کوچک هم قبول
اما ی لحظه به خودت نگاه کن،تو بارداری چجوری بودی که الان نیستی؟ آروم تر نبودی؟
شاید واقعا مشکل از توهم هست
برو دیش مشاوره
** اصلاحیه
😐😐
همه حرفهایی که زدی در مورد شوهرت قبول
همه سختی هایی بچه کوچک هم قبول
اما ی لحظه به خودت نگاه کن،تو بارداری چجوری بودی که الان نیستی؟ آروم تر نبودی؟
قبل از بچه آوردن حتما باید این مشکلات رو حل میکردین الان گناه این بچه سه ماهه چیه که باید پدرومادرش باهم دعوا کنن بجای محبت کردن و ....
عزیزم خیلی از مردا عصبی و بددهن هستن اما بخاطر اینکه محیط خونرو آروم نگهداری و اوقاتتون تلخ نشه باید سعی کن ب اعصاب خودت مسلط باشی
سعی کن آروم باشی، با هر حرف و حرکتی زود از کوره در نرو
حداقل بخاطر وضعیتی ک الان توش هستی با بچه ی کوچیک اگه بخواین هروز دعوا راه بندازین خیلی خونتون متشنج میشه
هر کار و ریختو پاشی که میکرد هیچی نمیگفتم خودمم جمع و جور نمیکردم کلا تو یه خونه ی ریختو پاش زندگی میکردیم اونم تا من ناراحت میشدم اون سریع از دلم درمیورد. ولی الان نمیتونم با بچه مث اونموقع باشم چون بلاخره یهویی مهمونی چیزی سر میرسه. منم ب تنهایی نمیتونم از پس کارا بربیام. که البته الان من سعی کردم تا جایی ک میتونم غر نزنم ک دعوامون نشه ولی اون بازم به ناراحتیای من اهمیت نمیده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
