سلام دوستان
یه مشکل شدید دارم
سه سال پیش دامادمون برای من و به خواهر دیگم با یه سیم کارت دیگه مزاحمت ایجاد کرد و و چیزای بد و نامربوط میفرستاد
مام پرینت گرفتیم
و اون شروع کرد التماس کردن که به کسی نگین
مام به زنش که خواهرمونه نگفتیم که اذیت نشه چون کاری با یه بچه ازش برنمیومد
گذشت و گذشت یه سال پیش به خاطر یه موضوع مسخره( چرا خواهرم حاملگی دومشو به همکار مردش گفته به خاطر مرخصی) دعوای بدی با خواهرم کرد
منم حرصم کرد به مامانم گفتم اگه خیلی اوم مذهبی هستش اول جلو خودشو بکگیره و مزاحم خواهر زناش نشه
مامانم به ابجیم گفته بود و دعوا بالا گرفت و اونم یه هفته تموم گریه میکرد و از خودش عکس میفرستاد
زنشم که خواهرم باشه به ما گفت چرا زود تر نگفتین و میخواستین زندگی منو بهم بزنین
و رفت سر زندگیش و با ما قهر کرد به جای شوهرش😑( من نمیدونم چی به خوردش دادن شوهرش هرچییی بگه قبول میکنه چند بار جلو ما به خانوادهمون به اسم شوخی توهین کرد و خواهرم هیچی نگفت و فقط میخندید!)
شیش ماهه که با منو و مامانم و اون یکی ابجیم سرسنگینه
الانم بچش دنیا اومده دلم میخواد برم دیدنش بهش زنگ بزنم دلم براش تنگ شده ولی غرورم نمیزاره
نمیدونم چکار کنم
اعصابمم بهم ریخته
شوهرم میگه قطع رابطه کن ولی دلم برای بچه هاش یه ذره شده