سلام شاید تاپیک قبلی مو خونده باشید ک چرا با مادر شوهرم قهرم و نزدیک سه ماه هس رفت آمد ندارم و حتی زنگ هم نمزنم و نمزنن
ولی الان چون دارم فکر مکنم قط ارتباط کار خوبی نیس یه روزی بچه دار بشم نمخام کسیو نداشته باشم الان مخام این هفته برم خونشون با اینکه حرمتا شکسته همش استرس دارم ک چجوری برم و چجوری احوالپرسی کنم چجوری چشم تو چشم بشم خعلی وقته ندیدم چجوری لبخند بزنم نمیشه اخم کنم با اینکه من کاری نکردم میشه کمک کنین دارم میمیرم از استرس