رابطه من و مادرشوهرم در حد این هست که تلفنی حال همدیگه رو بپرسیم و هفته ای یکبار رسمی برم مهمانی خونشون بهش سر بزنم . در همین حد .
ولی از لحاظ اینکه کمک داشته باشم خودش رو میکشه کنار
یا اگر موقعی تو سختی بیفتم خودش رو به اون راه میزنه
تو شهر غریبم . خانوادم کنارم نیستند . بارها و بارها شده کمکی خواستم کسی نبوده با خودم میگم این زن میتونه کمکم کنه اما نمیشه بهش بگم چون نمیخاد و دوست نداره برام انجام بده .
یا اصلا اصلا محبت و لطفی نمیکنه . صفر صفر صفر
بنظرتون اینجوری خوبه یا نه ؟
عین مال من
مادرشوهر منم همینه
من که دیگه عادت کردم
شاید اخلاش اینجوره
با همه اینجوری رفتار میکنه؟
همین که کاری بهت نداشته باشه خوبه 😐
اینجوری خوبه کار به کارت نداره
وقتی خودش نمیخواد نمیشه مجبورش کرد عزیزم
سعی کن مستقا باشی و بهش رو نندازی
بهتره توهم کمک اون نباش
تو خودت تاحالا خواستی بهش نزدیک بشی و براش کاری انجام بدی؟
منم مادرشوهرم اینجوری بود،ولی من به صراط مستقیم اوردمش،الان ارایشگاه هم برم بچه هامونگه میداره
همين كه نميگه بيا كارامو بكن كلاهتو بنداز بالا
از منم خدا بیامرز همین طور بود کاری برام نمی کرد که هیچ
هر جا هم می خواستیم مسافرت بریم جلوتر از همه سوار ماشین می شد
منم شهر غریبم
به نظرم به خودت سخت نگیر همین کا دخالت نمی کنه دستش درد نکنه خدا خیرش بده
تو غربت سخته واقعا گاهی ازار دهنده است ولی خب گاهی اینجوری بهتره
