2733
2739
خیلی در زدم کف دستم سوخت زن نگهبون نیشگونم گرفت گفت بزن برو صیغه بودی مدت محرمیت تموم شد بزن برو دیگ ...

ی خلاصه کلی میدی تا اینجا 

اونایی ک صفحات اول بودن نمیدونن چ اتفاقایی افتاده

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

زن نگهبون دلش سوخت گفت به اقا میگم‌.خیلی عصبی بودم گفتم اینجوری نمیشه باید ابروشو ببرم حالم از همچی بهم میخورد چقد ما بی سوادا مظلومیم.برگشتم شهرستان پیش خاله جون که مادربزرگ اون بود دستشو کشیدم منو ببره خونه بچش که ابروی علیرضا رو ببرم با بدبختی اومد رفتیم شهر رسیدیم به یه خونه خیلی بزرگ.

میشه برای جابجایی و تعویض منزلم صلوات مهمونم کنین؟
زن نگهبون دلش سوخت گفت به اقا میگم‌.خیلی عصبی بودم گفتم اینجوری نمیشه باید ابروشو ببرم حالم از همچی ...

عزیزم میشه یه روز وقت بذاری ازاول داستان و بنویسی همشو یجا بذاری تو تاپیک بعد قفل کنی تاهمه بتونن بخونن؟ " اینجوری تیکه تیکه تاپیکاتم ک میترکه کسی متوجه نمیشه داستان چیشد 

2728
2740
زن نگهبون دلش سوخت گفت به اقا میگم‌.خیلی عصبی بودم گفتم اینجوری نمیشه باید ابروشو ببرم حالم از همچی ...

عزیزم من تا صفحه ده خوندم میشه یه خلاصه مختصر بگی تا اینجا

                         من رو تو تاپیک های عکس و تاپیک های ترسناک تگ کنید😐                       
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مجردی طولانی

media71 | 6 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز