خانما من خواهر شوهرم چند روزیه اومده خونم شوهرش کرونا داره قراره ۱ ماه بمونه ۴ تا بچه داره یکی هم حامله هست بچه هاش داخل اتاق ما میخوابوند خودشم تنها تو اتاق دخترم منم بهش گفتم منو شوهرم میخوایم باهم راحت باشیم لطفا بچه هات ببر بزار پیش خودت من مسئول بچه هات نیستم بعد گفت وا حالا بچه هام نخورنتون دو روز دست نگه دارید منم گفتم ببخشیدا! من نمیتونم بخوابم هر بار یکی از بچه هات دسشویی دارن باید ببرمشون دسشویی لطف کن بچه هات رو خودت نگه دار من میخوام راحت باشم از دیشب بچه هاشو میبره اتاق خودش دخترمم میره رو تختش میخوابه
الان خانم بدون اجازه میره تو کمدم لباسامو ور میداره میره سر کمد میگه این چیه اون چیه میگم کمد یه چیز شخصیه میگه خونه برادرمه خونه تو که نیست دارم میترکم از حرص در اتاقو قفل کردم میگه کلید اتاق کجاست من نمیتونم ۱ ماه اینو تحمل کنم همش هم میگه این چیه پختی اون چیه پختی انگار خونه من هتل ۵ ستاره هست خداروشکر شوهرم پشتمه این نفهم خیلی پرروعه دیروز شوهرم حقوق گرفت از شوهرم ۵۰۰ تومن گرفت رفت برای بچه هاش چیپس و پفک و اسباب بازی گرفت من خودم باید قسط بدم پول قسط برداشت رفت😭😭😭😭😔😔😔 دیگه نمیتونم این بشر تو خونم تحمل کنم راه خونه مادرم دوره خواهرم دوتا دختر داره من نمیتونم برم اونجا چیکار کنم بره از خونم هرچی میگم اینجا هتل داره نمیرید میگه خونه برادرمه شوهرم میگه اینجا ما جامون زیاد نیست میگه حالا ۱ ماه تحمل کن خستم شد به قران دیگه نمیکشم همش خم و راست میشم اون حاملس منم حاملم تازه من بیشتره هفته هام خدایا بهم صبر عظیم بده