کودک درون همون بچگیاته ی چیزی درونته بهش اهمیت نیمدی همه ی ما کودک درون داریم اهیمت ندیم بهش میفتیم تو جوب
الان کودک درونت میگه حرفی بزن چرا نمیزنی من ناراحتم من رنج دیده هستم توروخدا نجاتم بده
عکس بجگیتو پیدا کن به چشماش نگاه کن بگو عزیزدلم منو ببخش بهت اهمیت ندادم ی عالمه قوربون صدقه اش برو امروز اینکارو انجام بده
۰۹۳۹۹۶۱۴۶۵۲این شمارمه واتس داری بیا بحرفیم من کمکت میکنن
هیچ کس حق نده شمارو بزنه. تو انسانی. خودت باید برا خودت ارزش قائل بشی. اگر عادتش کتک زدنه و هر کاری هم بکنی ترک نمیکنه چاره اش فقط شکایته. من هیچ کس رو به طلاق تشویق نمیکنم. این رو گفتم که برداشت بد نکنی.
یکی دست بزن داشت .طوری که اون از ترس فقط بهش دروغ میگفت یا کاری رو که دوست داشت انجام نمیداد
البته اون هم زبون درازی داشتم. موقع عصبانیت انقدر غر میزد به جونش که دیوونه اش میکرد
هر راهی رو امتحان کرد کتک زدنش رو ترک نکرد. تا این‌ه یه روز رفت ازش شکایت کرد
دخترش رو هم با خودش نبرد
گفت مگه من از خونه بابام آوردم که الان ببرمش. خودت ازش نگداری کن.
اولش تحدیدش کرد شوهرش که ال میکنم بل میکنم .روزگارتو سیاه میکنم و فلان. اما وقتی دید من از حرفش کوتاه نمیاد کم کم نرم شد و خودش اومد منت کشی و دیگه کتک نزد. چون همیشه این ترس رو داره که اگر بزنمش میزاره و میره.
دوست عزیز من تو این کار خیلی صبوری کنی و به حرف مردم اهمیت ندی. چون خانواده همسرش هی بهم توهین کردن که تو بی حیایی رفتی شکایت کردی.
مرد گفت قهر کرده اومده ور دل مامانش.
شوهرش گفت دیگه زن من نیستی. طلاقتم نمیدم تا موهات مثل دندونات سفید بشه .
اما من این خرفهد رو از ذهنم می انداختم بیرون و فقط به هدفش کر میکرد. دلش طلاق نمیخواست .دلش یه زندگی آرم میخواست. که با کمک خدا به هدفش رسید
هیچ کس حق نده شمارو بزنه. تو انسانی. خودت باید برا خودت ارزش قائل بشی. اگر عادتش کتک زدنه و هر کاری هم بکنی ترک نمیکنه چاره اش فقط شکایته. من هیچ کس رو به طلاق تشویق نمیکنم. این رو گفتم که برداشت بد نکنی.
یکی دست بزن داشت .طوری که اون از ترس فقط بهش دروغ میگفت یا کاری رو که دوست داشت انجام نمیداد
البته اون هم زبون درازی داشتم. موقع عصبانیت انقدر غر میزد به جونش که دیوونه اش میکرد
هر راهی رو امتحان کرد کتک زدنش رو ترک نکرد. تا این‌ه یه روز رفت ازش شکایت کرد
دخترش رو هم با خودش نبرد
گفت مگه من از خونه بابام آوردم که الان ببرمش. خودت ازش نگداری کن.
اولش تحدیدش کرد شوهرش که ال میکنم بل میکنم .روزگارتو سیاه میکنم و فلان. اما وقتی دید من از حرفش کوتاه نمیاد کم کم نرم شد و خودش اومد منت کشی و دیگه کتک نزد. چون همیشه این ترس رو داره که اگر بزنمش میزاره و میره.
دوست عزیز من تو این کار خیلی صبوری کنی و به حرف مردم اهمیت ندی. چون خانواده همسرش هی بهم توهین کردن که تو بی حیایی رفتی شکایت کردی.
مرد گفت قهر کرده اومده ور دل مامانش.
شوهرش گفت دیگه زن من نیستی. طلاقتم نمیدم تا موهات مثل دندونات سفید بشه .
اما من این خرفهد رو از ذهنم می انداختم بیرون و فقط به هدفش کر میکرد. دلش طلاق نمیخواست .دلش یه زندگی آرم میخواست. که با کمک خدا به هدفش رسید
