با یکی یکسال ونیمه دوستیم،ازاول گفت قصدم ازدواج نیست ولی من میگفتم حتما نظرش عوض میشه امانشد ک نشد،حرفش ی کلمه س ازدواج ن!فقط دوستی....
چند وقته ار بیرون رفتن واینا هی درمیرم بهونه میام،دیشب گفت فردا دیگه بیا بریم گفتم ن،گفت چرا اینو گفتم👇👇👇
چون دوستی خوب نیست،چون همه چیز موقتیه،چون من فکر نمیکردم تهش بدباشه شایدم فکرمیکردم ولی نمیخاستم باورکنم،تلاش میکردم ب ی امیدی ولی بی فایدس،و راستشو بخای دیگه ازاین چیزا لذت نمیبرم چون بعدا مایه عذابم میشه
«اونم گفت حرفی ندارم اگه میخای کات کن باشکلک عصبانی»