بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من با شوهر اولم خیلی اختلاف داشتیم بعد تو محل کار با ی آقا اشنا شدم که اون متولد 78 بود من 73 بهم کمک کرد طلاق گرفتم از شوهرم بعد واسم همه ی ناراحتی های این چند سال رو جبران کرد. بعد که از همسرم اولم جدا شدم بهم پیشنهاد ازدواج داد و من شوکه شدم اخه اون خیلی خشکلتر و جوان تر و خوش اخلاق تر از من بود. ولی دیدم همونیه ک من میخاستم ازدواج دوم رو انجام دادیم. خانوادش هم پذیرفتن. ولی تنها مشکلی که هست با شوهر دومم هر جا میرم دخترها واسش غشو ضعف میرن... در کل لز ازدواج دومم خیلی راضیم خیلیییی
من خوشم اومده بود اصلا وقتی دیدمش با اینکه قبلا هم دوس پسر داشتم ولی این ی جور دیگه بود داشت حرف میزد از نیم رخ نگاهش میکردم دلم ضعف میرفت .. بعد یهویی صدامون زدن بلند شد وایساد کنار من باید از جلوش رد میشدم میرفتم یهویی جلوش مکث کردم اونم نامردی نکرد با لبخند قشنگی خیره شد تو چشام منم هول کردم بوسیدمشوو فرااار 😂😂😂 ولی عاشقش نشدهب ودم میگفتم من عاشق نمیشم اون عاشقم میشه . ولی بعد ی مدت ک جدا شدیم تاازه فهمیدم عاشق شدمو خبر ندارم