کی اینجوری بوده ؟ چکار کرده
طبیعیه من هم داشتم بهرحال طرف مقابل درک میکنه که استرس داری.
من بودم ....هیچی الان زن یکی دیگه ام
ترس نیست . آدم عصبی میشه
چند بار نفس عمیق و صلوات فرستادن خیلی به آدم کمک میکنه .
منم اولش که میان یه کم استرس دارم ولی نه خیلی بعد که میریم صحبت کنیم خوب میشم نطقم باز میشه
من میتونم یه راه بدم نلرزه چون خوددرمانیه بهت نمیگم
منظورتون قرصه؟
منظورتون قرصه؟
بهله
من تا حالا خاستگاری که بیاد خونه نداشتم
من همون حس رو موقع ارائه و کنفرانس دارم 
آخر تو یکی از همین حالتا جان به جان آفرین تسلیم می کنم
آخر تو یکی از همین حالتا جان به جان آفرین تسلیم می کنم
والا من اصلا استرس نداشتم . نمیدونم چرا همش خندم میگرفت . مخصوصا وقتی پدر شوهرم گفت بریم سر اصل مطلب دلم میخواست قهقهه بزنم . خیلی جلو خودمو گرفتم که به قول مادرم خانم و سنگین و رنگین باشم . آخر شب که رفتن یهو بی اختیار زدم زیر خنده بابام گفت خیلی خوش به حالت شده ها خخخخ
وانی پدرشوخرت زیاد سریال می دیده فکر کنم 
همسرمن که اومد خواستگاری اینجوری بود اینقدر صداش میلرزید و خجالت می کشید که نگو گاهی یاد خاطرات میوفتیم کلی میخندیم حالا بیا ببین چه گرگی شده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
