اگه راحت بود ک همه انجامش میدادن گلی
زن بودن کلا سخته
در اوووج ظرافت باید محکم و سخت باشی
الان باید گریه رو تموم کنی
همسرت توی شرایط روحی خوبی نیست
یه کم ب خودت برس و برو باهاش صحبت کن و تصمیمتو بگو
بعدم برید دیدن مامانش
الان باید اونقدر محکم باشی ک بهت تکیه کنه
من میگم حالا که شوهرت دلش نسبت به اونا نرم شده برو ولی با شرط وشروط مثلا اینکه همه چی رو رعایت کنه ،شوهرت رو میگم از فردا هی نگه بیا بریم اونا بیان ...فردا یه موقع یکی از اعضای خانواده ش خدای نکرده بمیرن به روی تو هم نگه تو دلش از تو ناراحته که نزاشتی من برم ببینمشون
همسرم صبخ میگفت منو تو یه نفریم تا نیای منم نمیرم تورو اول باید احترام بزارن و اول تو باید ببخشی تا نبخشی منم نمیبخشم ولی الان گفت اگه بنا به رفتن بود خودم اول میرم تورو مجبور نمیکنم که ببینم واقعا پشیمونه و عوض شده یا نه
تو فکر کن یه ادم غریبس که از سره دلسوزی باهاشون مجبوری رفت و امد کنی بخاطره همسرت.
و به همسرت هم کوشزد کن که فقططططط بخاطره وجوده همسرته که اونارو میبخشی و بخاطره ارامش همسرت بااین موضوع کنار میای.اینجوری هم قدرتو بیشتر میدونه هم بعدا اونم برات جبران میکنه
چقدر حرفات قشنگ بود و آرومم کرد ولی ۵ساله دقیقا این کارو کزدم با ایتکه داغون بودم. جلو همه دوستو فامیلو اشنا فیلم بازی کردم و نشون دادم همه چی رو به راهه در صورتی که اصلا نیود..ولی الان شبیه یه زنم که یهو کم اوزده و همه مشکلاتش یادش اومده
عزیزم من با اینکه مادر همسرم خیلییی دوسم داشت ولی همسرم یه جایی ب بعد حرفاشو گوش نمیکرد این بلاهارو سرمون اورد.از من به تو نصیحت تا زمانی که مطمعن نشدی خانوادش راضی هستن و پشتشو خالی نمیکنن پا بزار رو دلت و قبول نکن. به خدا ما دخترا عشق چشممون رو کور میکنه و هر کاری واسه زندگی و طرف میکنیم ولی تهش ی روزی میاد ک پشیمون میشیم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
