بچه ها زندایی من خیلی تو کار دعا ایناس
چند سال قبل اثاث کشی داشتن یه شرایطی پیش اومد من مامانم خاله هام رفتیم کمک خودشم نبود
همین طور که کار میکردیم دره یه کم شد باز کردیم ته لباساش یه کوزه سبز بود آوردیم بیرون درشم بسته بود بازش کردیم ببینیم چیه یه دسته صخیم موی انسان بافته شده حدود 20 ثانتی بود توش بود 🙄(چند سال قبلش خاله ی من میگفت موم انگار قیچی شده خیلی کوتاه شده هی اینو میگفت مام چون توجه نداشتیم به موهاش میگفتیم اشتباه میکنی هنوزم ازدواج نکرده)
اون روز خیلی نرمال نسبت به این قضیه برخورد کردن خانوادم
ولی من هنوزم تو شوکم