2733
2739
عنوان

میخام از خونه فرار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 677 بازدید | 54 پست
پاشو پاشو بریم 

میاما/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
تحمل کن بعدسختی آسونیه عزیزم.سعی کن کمتر تودید باشی هرچی میگن گوش کن تا بری خونه خودت

میدونی عزیزم خیلی خستم خیلییییی... چند روزه درگیر اینیم ک شیره انگور دربیاریم! مامانم 8 روزه خونه نیست. از طرفی باید به درس داداش سوم ابتداییم برسم از طرفی شام نهار صبونه... ظرفا کارای خونه. لحظه ای استراحت ندارم. واقعا دگ نمیدونم خدا درمورد من چی فکر کرده ک این همه سختی باهم از اولش انداخته تو زندگیم  

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

میدونی عزیزم خیلی خستم خیلییییی... چند روزه درگیر اینیم ک شیره انگور دربیاریم! مامانم 8 روزه خونه نی ...

ایناسختی نیست نون شب داری جاخواب داری نمیخوام نصیحت کنم ولی خیلی از روستاییا سرزمین میرن.آب ندارن آب میکشن لباس بادست میشورن.میگذره ایناعزیزم بافرار نابودی خودتو خانوادتو آینده تو امضاکردی فدات شم نکن اینکارارو توروخدا همه ک زندگیشون شبیه هم نیس

خوش اومدی نازمامان.😊
2731

وا کار خونه که اشکال نداره

کدوم ما از کار خونه مردیم😁😁😁😁😁

بابا به اون دخترای لوس نگاه نکن

که دست به سیاه و سفید نمیزنن

عوضش ماشالله

زرنگ و پخته شدی

برا خودت خوبه

این سختی ها بگذره

سختته بی کار بشینی

تلاش میکنی برا موفقیتت

اگه میذاشتن از اولش برم سرکار الان خیلی فرق کرده بود اوضاع... اصلا تو این جامعه به زن و دختر اهمیت د ...

اره عزیزم میفهمم چی میگی 

من خودم خداروشکر خانوادم در موارد کارکردن و درس خوندن و اینا مشکلی ندارن

ولی خب خیلی محدودم کردن البته اینم بگم شاید بخاطر سنمه 

خب شاید من به سن شما برسم محدودیت هام تموم بشه 

ولی خب منم خیلی سختمه چون خیلی محدودم نسبت به بچه های هم‌سن و سال خودم

حاضر شدی بگو😂

کاجایی حاضرم    /




من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
2738
منم ببرین😑

با جونو دل میبرمت     /

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687