یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
یکم در مورد خودم توضیح بدم
«به نام خدا هستم،
از بچگی بزرگ شدم،
تو بیمارستان به دنیا اومدم،
صادره از شهرمون،
همونجا بزرگ شدم،
چند سال سن دارم،
بابام مَرد بود،
تو دوران کودکیم بچه بودم،
با رفیقام دوست شده بودم،
به دوست داشتن علاقه دارم،
قصد ازدواج نه دارم،
بعضی شبها که می خوابم
خواب می بینم،
تو خونمون زندگی می کنیم،
تا حالا نمردم و...»
نترکون دیگه سومین کاربریمه نی نی یارعالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود خدایا شکرت بابت داشتن یه پدر و مادر دلسوز و یه همسر مهربون دو تا وروجک شیطون فقط تنها چیزی که خدا جون ازت میخوام سلامتی خانوادمه همین اقایون محترم درخواست دوستی ندید
بیشعوربودن زمان و مکان نمیشناسه آدم بیشعور همه جا خودشو نشون میده لطفاً یکم شعور،چه سرنوشت غم انگیزی دارد کرم ابریشم تمام عمر پیله میدوزد ولی به فکر پرواز است...،کجایی سهراب،آب را گل کردند زخمها بر دل عاشق کردند، که همین نزدیکی عشق را دار زدند،همه جا سایه دیوار زدند،گفته بودی قایقی خواهم ساخت و دور خواهم شداز این شهرغریب...،قایقت جا دارد؟من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم......
آن لحظه میمیری که صدا کنی مادر اما کسی نباشد که بگوید جانم!مامانم دلتنگ اون صورتی هستم که نمیدانم خاک با آن چه کرده😭از اول دی ماه هیچ تاپیکی نخواهم زد و در هیچ تاپیکی شرکت نخواهم کرد ... به امید رسیدگی به سایـــت