سلام دوستان
اول بگذارید یه پیش زمینه ای از خودم براتون بگم که پیش داوری رو کنار بگذارید.
من متاهلم و دو تا بچه دارم و ادم مذهبی هستم ولی نمیدونم به خاطر چه مسئله ای بود که وارد یک کانال عاشقانه شدم فکر کنم به خاطر پیام های عاشقانه ش بود که میخواستم برای همسرم بفرستم، خلاصه اینکه چشمم خورد به پیام سنجاق شده ی کانال که یک رمان بود و کنجکاو شدم بخونم عید سال ۹۹ بود فکر کنم که اونو دنبال کردم و یک هفته ی پیش آخرین قسمتش رو گذاشت و تمام شد و بینشون یه وقفه ای افتاد و وقتی اون تموم شد یه رمان دیگه گذاشته بود به نام بوی عشق و اونو دنبال کردم و چون کامل نبود رفتم تو نت سرچ کردم و کاملش رو از یکی از کانال ها درآوردم و سه روزه تموم کردم ولی الان میگم ای کاش هیچوقت سمتش نمیرفتم حالم الان خیلی خرابه به خاطر استرس و همزاد پنداری که با شخصیت داستان کردم استرسش زده به گوارشم ( من IBS یا سندروم روده تحریک پذیر دارم) و واقعا این چند روزه هیچی از زندگی نمیفهمم اصلا رو زمین نیستم و خواب و خوراکم بهم خورده و نمیتونمم راجع بهش با کسی صحبت کنم و گفتم بیام اینجا مطرح کنم چون اینجا کسی منو به اون صورت نمیشناسه که بخواد قضاوتم کنه یا طعنه و کنایه بهم بزنه. دیشب کلی ذکر گفتم و به خدا التماس کردم که حالمو خوب کنه و تموم اون کانالایی که به رمان وصل میشد رو دیلیت کردم و گفتم خدایا قول میدم دیگه سمتش نرم فقط حالمو خوب کن.
ازتون خواهش می کنم خواهرانه بهم بگید چیکار کنم؟بچم کلاس اولیه و تو خونه کلاس های مجازی داره و من کامل تمرکزم رو از دست دادم.وقتی یاد لحظات رمان میفتم نفسام به شماره میفته و نبض های قلب و اعضای بدنم رو حس می کنم
فقططططططط راه حل بهم بدید