اقا خونه مامان بزرگ منم خیلییییی ترسناک بود از هزار جا هم راه ورود داشت از بالا پشت بوم نردبون میخورد به ایوان از راه پله دوباره راه داشت دو سه تا در به حیاط از سمتای مختلف داشت دست کم ۱۵ تا اتاق داشت .۷ تا انبار وحشتناک داشت اصن کلبه وحشت بود برا خودش
یادمه حق استفاده از شلنگ نداشتیم حتمااا باید با آفتابه میشستیم شلنگ هم بود البته از اینا که حیاط رو باش میشوریم ولی جرإت نداشتیم
هی حس میکنی یکی از پشت میگیرت ابنجوری😂😂
چرا اینقدر حیف و میلش کردن
میکردنش توالت عمونی ۵_6تا سنگ دیگه میذاشتن کنارش خانوادگی برن داخل🤭
من دقیقا تو همچین دستشویی رفتم تو یه روستا نزدیک ابیانه تازه به جز اینکه نزدیک قبرستون و کنار طویله بود یه آپشن دیگه هم داشت یه حموم نیم سوخته قدیمی و متروکه هم تو کوچه باغ رو به روییش بود که می گفتن توش ج ن داره دستشوییشم تو حیاط نبود باید از خونه می اومدی بیرون پله ها رو می رفتی پایین تو کوچه زیر پله بود که وقتی می رفتی قبرستون و حموم و طویله هر سه در تیررس نگاهت بود😑🍂
