2737
دکتر نصوری
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  ادبیات، فرهنگ و هنر
  3.  سینما تلویزیون
  4.  دهه هفتادی ها ، یه برنامه بود با اجرایه اردلان شجاع کاوه
2739
ایرانیان
عنوان

دهه هفتادی ها ، یه برنامه بود با اجرایه اردلان شجاع کاوه

1339 بازدید | 16 پست

سلام خانم ها یادمه یه برنامه بود دهه هفتاد می‌داشت اردلان شجاع کاوه هر شب ساعت ده قصه می‌گفت . 

یادتونه شما؟  فکر کنم شبکه دو ام بود 

یهو یادم افتاد بهش 

کسی یادشه اسمه برنامش چی بود ؟ 

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است.
1399/07/13
|
01:22
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عه برنامشو یادم اومد که کدومو میگی اما اسمش یادم نیست

که چندتا نی نی کوچولوی عروسکی هم بودن؟

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/07/13
|
01:24
2731
بامبینو
2738
دکتر نصوری
عه برنامشو یادم اومد که کدومو میگی اما اسمش یادم نیست که چندتا نی نی کوچولوی عروسکی هم بودن؟

آره عزیزم همون . من امشب یهو یادم افتاد بهش 

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است.
1399/07/13
|
01:27
آره عزیزم همون . من امشب یهو یادم افتاد بهش 

یادم نیست اسمشو

برای چی میخوای

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/07/13
|
01:27
یادم نیست اسمشو برای چی میخوای

همینجوری برم سرچ کنم ببینم 🤭 کلا بعضی وقتا میرم برنامه های خیلی قدیمی را میبینم 

مثلا یادمه آخرین بار تله تئاتر تله موش رو دیدم ‌ .

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است.
1399/07/13
|
01:31
همینجوری برم سرچ کنم ببینم 🤭 کلا بعضی وقتا میرم برنامه های خیلی قدیمی را میبینم  مثلا یادمه آ ...

من سرچ کردم اما اسم نیورد 😕

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/07/13
|
01:32
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
سعادت رنت

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خانمای بوشهر بیاین کمک

sunmoon1999 | 9 ثانیه پیش

کسایی که کات کردن ....

شهرفرنگ123 | 17 ثانیه پیش

خانوما ميشه لطفا كمكم كنين لطفا

nazbaby | 20 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2687
سیف

تاپیک های به روز شده

سیلی زدن به مادرشوهر

😂😂😂نی نی یار اعصابش نکشید فک کنم بشین...
1 دقیقه پیش

با لباس عروس از پله پایین اومدن

احساس می کنم اینکه نمی تونم ببینم پامو ک...
1 دقیقه پیش

بدادم برسید بچها 🥺 استاد گفته از منابع احر کتاب مقاله چاپ کن یعنی چی ...

نه اونا ک نوشته اسم کتابه از همون کتابا ...
1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
پربازدیدترین تاپیک های امروز
خیانت همسر+عکس
توسط   mahsa_ch_82  |  17 ساعت پیش
چرا میوه نوبرونه میدید به بچه هاتون میارن مدرسه
توسط   22aseman558  |  23 ساعت پیش
از خجالت اب شدم 🫠
توسط   pari_moon08  |  1 روز پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

لطفا تماشاچی نباشیم

mozhgan_0075 | 1 روز پیش

چرا بعضیا به بچشون ادب یاد نمیدن

maleka73 | 1 روز پیش

قد ۱۷۷ برای خانوم چطوره

سفیدتر_از_سفید_برفی | 2 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
تنبیه کردن بچه کلاس اولی
توسط   niهانیتاha  |  16 ساعت پیش
خیانت همسر+عکس
توسط   mahsa_ch_82  |  17 ساعت پیش
قبل و بعد بینیم😭عکس
توسط   eli99y  |  3 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک