اومد بیرون.شیر ابم اصلا باز نکرد .حتی روشویی.یک لحظه هم نشد.بعد اومد رفت اب خورد.من دلم درد میکنه .خواستم پشتش برم دستشویی هی میخواست مانع شه که نرم.حتی گفت یه لحظه بیا پیشم بعد برو.تو دستشویی هم که بودم هی پرسید حالت خوبه؟دلت خوب شد؟استرس داشت بچه ها.از دستشویی هم اومدم بیرون دیدم نشسته رو تخت.در صورتی که افتضاخ خوابش میمد.میگم نکنه چیزی تو دستشویی قایم میکنه.قرصی.موادی .چیزی.خیلی مشکوک بود خیلییییی.خیلی.بعدشم که رفت اب خورد.نمیدونم واقعا یعنی چی