بنظرم هیچ وقت هیچ کس و بیشتر از حد معمول وارد زندگیت نکن.من بدجور ضربه خوردم یکی از هم کلاسیام پدر نداشت همشم با این و اون میریخت روهم یجورایی عقده ایی بود. من ساده دل احمقم دلم واسش سوخت گفتم کمکش کنم از بدبختی نجات پیدا کنه تو درساش کمکش میکردم بهش نماز خوندن یاد دادم شب تا صب ور دلش بودم تا تنها نمونه و دنبال کثافت کاری نره. میدونی اخرش چی شد؟
هرجا هر گه کاری میکرد با هر پسری اسم من و میاورد وسط و اون کارشو به اسم من ثبت میکرد همه جا ابرمو برد اخرشم از حماقت من ساده استفاده کرد جوری که وقتی بخودم اومدم دیدم تویه رابطم.
همون موقع که فهمیدم چه غلطی کردم باهش دوستیمو بهم زدم ولی الان ۴ ساله با بدبختی اون رابطه رو حفط کردم که مبدا ابرومبیشتر از این بره