من هرچی از مامان و بابا و خواهرم بگم که چه کارایی میکنن خجالت میکشم کم گفتم
بخدا همش یا باهم دیگه بلند حرف میزنن یا دعوا میکنن داد و بیداد میکنن مخصوصا مامانم و خواهرم
همش صداشون تو حیاط میره انقد از همسایه ها خجالت میکشم هرچقدر بگم کم گفتم
اونروزی داشتم با مامان دانش اموزم حرف میزدم انقدر بلند دعوا میکردن داد و بیداد میکردن بخدا اب شدم از خجالت تازه تو اتاقم بودم در اتاقمم بسته بود
الان داشتم با دوستم حرف میزدم انقد مامانم بلند و وحشتناک میخندید دوستم میگفت صدای کی میاد اینجوری میخنده از خجالت گفتم صدای تلویزیونه😔😔😔
نمیدونم چرا اینجورین من خودم ادمی ام که صدام بلند نمیشه اصلا خودشم خیلی ب سر و صدا حساسم خیلی اذیت میشم
خرچقدررر هم بهشون میگم فایده نداره
تازه این فقط یه دلیله ک باعث خجالتم میشن
اصلاااا تو لباس پوشیدن سلیقه ندارن کر و کثیف نیستنا ولی با سلیقه لباس نمیپوشن یا مثلا میریم یجا بیرون دعوا میکنن یا با لحن بد باهم حرف میزنن اصلا دیگه روم نمیشه باهاشون برم بیرون
بعدشم راجع ب خونمون بابای من پول داره که بره یجای بهتر یه خونه نوساز بگیره ولی اومدن تو این خونه ای ک نزدیک هفتاد سال ساخته حالم بهم میخوره ازین خونه و این محله
هرچقدددر هم میگم بهشون فایده نداره
الان در و پنجره ی اتاق من درستو حسابی نیست یدونه کولر ندارم زمستونا اتاقم گرم نمیشه
بعدشم انقد داخل خونه و حیاط شلخته و بهم ریختس که نگو . دوتا اردک تو حیاط نگه میدارن صدا و بوی بدشون دیوونه میکنه ادمو.
بخدا روم نمیشه بذارم یدونه خاستگار بیاد تو این خونه.
خیلی اعصابم خرده خیلی
ایکاش پول داشتم خونمو ازشون جدا میکردم راحت میشدم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭