به خاطر کار دیشبش
(ارایشگره منم دارم دوره ارایشگری میبینم. باید کوتاهی مردونه هم بلد باشم و بهم یاد نمیده هیچ جوره دیشبم قرار بود ماهای عمو و بابا و اینامو کوتاه کنه منم با ذوق رفتم فیلم بگیرم یاد بگیرم دعوام کرد 😕)
حالا تو تاپیکای قبلیم هست کاملش
بعد انقدر ناراحت شدم بغض کرده بودم فقط
بعدم شب تو اتاق راهش ندادم گفتم عصبانیم ازت نمیخوام پیشم باشی
صبح خواست بره گفت هنوز قهری گفتم اره و خوابیدم باز
خیلی غصه خوردم اخه چی ازش کم میشه به منم یاد بده 😥
دلم میخواد حالشو بگیرم نمیدونم چطوری